
جایزه ادبی پروین اعتصامی از سال ۱۳۸۳ به نام شاعر برجسته ایرانی، پروین اعتصامی، برای تشویق بانوان نویسنده و شاعر برگزار می شود. در این بخش از وب سایت ادبیات فارسی، به معرفی و توضیح جایزه ادبی پروین اعتصامی می پردازیم. با ما همراه باشید تا با این موضوع بیشتر آشنا شوید.
جایزه ادبی پروین اعتصامی
جایزه ادبی پروین اعتصامی یکی از مهم ترین جوایز ادبی ایران است که با هدف گرامی داشت مقام زن و ارتقاء جایگاه زنان نویسنده و پژوهشگر در حوزه ادبیات فارسی پایه گذاری شده است. این جایزه به نام یکی از بزرگ ترین شاعران زن ایران، پروین اعتصامی، نام گذاری شده و به آثاری تعلق می گیرد که توسط بانوان نویسنده به زبان فارسی نگاشته شده باشند.
تاریخچه جایزه ادبی پروین اعتصامی
جایزه پروین اعتصامی نخستین بار در سال ۱۳۸۳ با ابتکار شورای عالی انقلاب فرهنگی و همکاری نهادهای فرهنگی از جمله خانه کتاب و ادبیات ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد. این جایزه به صورت دو سالانه برگزار میشود و یکی از اهداف اصلی آن تشویق زنان به تولید آثار فاخر ادبی و علمی در ایران است.
پروین اعتصامی و جایزه ادبی
اهدافی که در پی این مطلب مورد توجه قرار میگیرد:
- تقویت جایگاه زنان نویسنده در ادبیات معاصر ایران
- تشویق تولید ادبیات فاخر توسط بانوان
- ارج نهادن به نقش اجتماعی زنان در فرهنگ و ادب ایران
- شناسایی و معرفی نویسندگان و پژوهشگران زن برتر
- افزایش اعتمادبهنفس زنان هنرمند در عرصه قلم
ویژگی جایزه ادبی
آثار ارسالی به دبیرخانه جایزه بر اساس معیارهای زیر داوری می شوند:
- کیفیت ادبی و نوآوری زبانی
- اصالت محتوا و ارزش علمی اثر
- تناسب با فرهنگ و ارزشهای ملی
- رعایت ساختار و سبک نگارشی مناسب
- تأثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی اثر
بخش های جایزه ادبی پروین
جایزه پروین اعتصامی در حوزههای مختلف ادبی و علمی به زنان نویسنده اهدا میشود. این حوزهها عبارتاند از:
- ادبیات داستانی (رمان، داستان کوتاه)
- شعر و ادبیات منظوم
- ادبیات کودک و نوجوان
- پژوهشهای ادبی و زبانی
- ترجمه آثار به زبان فارسی
برندگان جایزه ادبی پروین اعتصامی
دوره | نام برنده | اثر برگزیده |
---|---|---|
دوم (۱۳۸۵) | موگه رازانی | بهت و لرزه (ترجمه) |
دکتر کتایون مزداپور | داغ گل سرخ (پژوهش) | |
سوم (۱۳۸۷) | پروین سلاجقه | از این باغ شرقی (پژوهش) |
پنجم (۱۳۹۱) | سیده فاطمه موسوی | جمهوری غزل (شعر) |
راهله معماریان | آتشنوشتههای مداد شمعی (شعر) | |
ترانه علیدوستی | رؤیای مادرم (ترجمه) | |
ششم (۱۳۹۴) | فروغ صهبا | کارکرد ابهام در فرآیند خوانش متن (پژوهش) |
طلایه رویایی | حرکت تئاتر به سمت شعر (پژوهش) | |
مهشید میرموعظی | قطار شبانه لیسبون (ترجمه) | |
سعیده بوغیری | وداع با ملکه (ترجمه) | |
هاله مشتاقینیا | اینگرید برگمن با بوی قورمه سبزی (نمایشنامه) | |
سودابه مهیجی | سکوت گفتنی (شعر) | |
پونه نیکویی | جاریتر از ونیز (شعر) | |
هفتم (۱۳۹۵) | الهام فلاح | خونمُردگی (داستان) |
مریم جعفری آذرمانی | دایره (شعر) | |
هشتم (۱۳۹۷) | مریم حسینی | مکتبهای ادبی جهان (پژوهش) |
نرجس خدایی | ادبیات بینافرهنگی نویسندگان برونتبار در آلمان (پژوهش) |
جایزه پروین
جایزه پروین اعتصامی تأثیر بسزایی در شناساندن چهرههای تازه و همچنین تثبیت جایگاه نویسندگان زن باسابقه در ادبیات معاصر داشته است. این جایزه علاوه بر تقویت جایگاه زنان در حوزه قلم، موجب دیده شدن آثار بانوان نویسنده در سطح ملی و حتی بینالمللی شده است.
جوایز پروین اعتصامی
این جایزه از سال ۱۳۸۳ فعالیت خود را آغاز کرد و در طول چهار دوره متوالی، یعنی از دوره دوم تا دوره پنجم، مجموعاً هزار و ۱۶۰ سکه بهار آزادی به برندگان اهدا شده است.
جشنواره پروین اعتصامی
اگرچه این جایزه گام بلندی در راستای حمایت از نویسندگان زن بوده است، اما در برخی دورهها با انتقاداتی همراه بوده، از جمله:
عدم استمرار در زمانبندی اهدای جوایز
شفاف نبودن در اعلام فرآیند داوری
توجه کم به نویسندگان جوان و مستقل
تمرکز بیش از حد بر نویسندگان دولتی یا شناخته شده
جشنواره ادبی پروین اعتصامی
جایزه ادبی پروین اعتصامی نهتنها به پاسداشت نام یکی از بزرگترین شاعران زن ایران اختصاص دارد، بلکه نماد تلاش برای تقویت جایگاه زنان در فرهنگ و ادبیات کشور است. با استمرار این جایزه و رفع چالشهای موجود، میتوان انتظار داشت که در آینده، بانوان نویسنده بیشتری در فضای ادبی کشور بدرخشند و آثار فاخرشان دیده شود.
جایزه ادبی پروین اعتصامی، جایزهای است ادبی که به صورت دو سالانه به آثار انتشار یافته در زمینه ادبیات داستانی به زبان فارسی در ایران توسط خانه کتاب ایران که نهادی مستقل، غیردولتی و غیرانتفاعی است، اعطا میشود.
این جایزه با هدف بزرگداشت مقام و شخصیت شاعر نامدار ایران پروین اعتصامی، رشد و اعتلای خلاقیتها و آفرینشهای ادبی بانوان، ترویج و تقویت زبان فارسی در خارج از کشور، ایجاد پیوند بین ادبیات ملل به ویژه در حوزه جهان اسلام، معرفی چهرههای شاخص زنان ادیب و پژوهنده و تقدیر از زنان در عرصه زبان و ادب فارسی همه ساله در سالروز تولد پروین اعتصامی برگزار می شود.
آثار برگزیده هشتمین دوره جایزه ادبی پروین اعتصامی
- آفرت ناهید قادری حاجیآبادی از انتشارات سوره مهر، اثری است. این اثر که در مرکز آفرینشهای ادبی، کارگاه قصه و رمان تولید شده و وقایع پیش از پیروزی انقلاب اسلامی را به تصویر میکشد.
این رمان با درونمایهای فولکلور و کلاسیک و ساختار مستحکم، داستان فرنگیس، دختر نوجوانی را روایت میکند که به خدمت در خانهٔ یک سرهنگ مشغول است. کتاب تلاش میکند فساد و تباهی دورهٔ قبل از انقلاب و تأثیر مفسدهها بر فضای زندگی مردم را به خوبی نشان دهد.
در بخشی از متن آمده است: وقتی آدم راز ممنوعهای دارد، از صدای نجوای گنجشکها هم میترسد، چه رسد به ضربه مشت. صدای کوبش قلبم را در گوشم شنیدم. ممو آنقدر آهسته حرکت میکرد که بار دیگر صدای جیغ خانم در همتنیده با صدای کوبیدن در شنیده شد.
هشتمین دوره جایزه ادبی پروین
- نیازمندیها ساناز اسدی از نشر نیماژ، مجموعهای شامل هفت داستان کوتاه است که هر یک از آنها به مسائل زندگی روزمره و چالشهای اجتماعی و فردی پرداختهاند.
کتاب با زبانی دقیق داستانهایی نظیر ویلای سگی، صید، قطار ساعت یازده، ماه کامل و دستهای پدرم را به مخاطب ارائه میدهد. نویسنده در این مجموعه، تصویری از سختیهای زندگی بدون شغل اما منسجم را ترسیم کرده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: درست وسط زمستان، بعد از پنجاه سال، سه روز و سه شب برف آمد. شب اول همه هیجانزده بودیم؛ پدر پشت پنجره ایستاده بود و برف را با شور نگاه میکرد. صبح روز دوم هنوز میبارید، اما شب که شد شرایط ترسناک شد. جادهها بسته شده بودند، ماشینها گیر کرده بودند و سقف چند خانه فرو ریخته بود. پدر تا صبح کنار پنجره ماند و نگاه کرد.
هشتمین دوره جایزه ادبی پروین اعتصامی آثار
- خاطرات یک دروغگو نسیم وهابی از نشر مرکز، مجموعهای داستانی است که به رفتوبرگشت میان “آن که ماند“ و “آن که رفت“ میپردازد.
این اثر مفاهیم گستردهای از هجرت را بررسی میکند؛ هجرت از خود، زندگی، شهر، سنتها و حتی اصول ثابت. نسیم وهابی نویسندهٔ این مجموعه با تجربیات متنوعی همچون تحصیل در رشتهٔ ادبیات تطبیقی و فعالیت در حوزههای نشر کتاب کودک خود را به دنیای ادبیات معرفی کرده است.
در قسمتی از کتاب میخوانیم: ماه سوم مهاجرت فهمیدم بودجهام برای یک سال کافی نیست. مجبور شدم بیشتر صرفهجویی کنم؛ بودجهٔ لباس حذف شد، سینما رفتن هم کنار گذاشته شد. اما هزینه خوابگاه و رفتوآمد حذفکردنی نبود. تنها راه کاهش هزینهها استفاده کمتر از مواد غذایی بود. اینگونه دوران کورنفلکس آغاز شد؛ دورهای که خریدهایم تنها شامل شیر و کورنفلکس بود.
- زمان زوال شهره احدیت از نشر نیماژ، اثری کمنظیر است که با استفاده از سه راوی و نمایش دقیق شخصیتها ساختار محکمی ایجاد کرده است.
کشمکشهای بنیادین شخصیتها و تقابل سنت و مدرنیته در آن برجسته هستند. شخصیتهای وزیره نمایندهٔ سنت صرف، زری نماد تجدد و مدرنیته و اطلس/نیکی میان این دو دیدگاه در نوساناند.
جایزه ادبی پروین هشتمین دوره
در بخشی از رمان آمده است: زنها خیلی چیزها را زودتر از مردها میفهمند؛ مثلا هر خطی روی صورتشان نشاندهندهٔ لحظهای خاص است، اینکه کدام شب اشک پهنای صورتشان را پر کرده یا کدام بغض به خطهای کنار لبشان شکل داده است. این چروکها گاهی اینجا هستند تا لبخندهای تلخشان را آبروداری کنند.
- بگذار تروا بسوزد نوشته آناهیتا آروان ، یکی از آثار برجستهای است که توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است. این نویسنده توانمند پیشتر نیز مجموعه داستانی با عنوان «پسرم قدش بلند است» را به مخاطبانش عرضه کرده و در طی سالها فعالیت ادبی، کارنامهای غنی از داوری و نامزدی در جوایز مختلف را به دست آورده است.
از جمله افتخارات او میتوان به کسب جایزه بخش سرمقاله (مشترکاً با محمدرضا بایرامی) در هشتمین جشنواره دوسالانه مطبوعات کودک و نوجوان در سال ۱۳۸۶ و همچنین دریافت جایزه بخش بازنویسی و بازآفرینی متون کهن در شانزدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی سال ۱۳۹۱ اشاره کرد.
علاوه بر این، او یکی از داوران نهایی هفتمین جشنواره های ادبی داستانی یوسف در سال ۱۳۹۶ بوده است.
کتاب «بگذار تروا بسوزد» با قلمی خلاقانه و توصیفاتی دقیق و نافذ، روایتگر داستانهایی است که خواننده را به عمق معنایی و احساسی شخصیتها میبرد. یکی از جملات برجسته این کتاب چنین است: «درست وسط دیوار پذیرایی خانه خاله صبورا، یک میخ قدیمی هست که از هر زاویهای به سالن نگاه کنی، نمیتوان حضورش را انکار کرد.
آن میخ، بیپروا در نگاه هر بیننده مینشیند؛ نه تابلوهای تزئینی آن را پنهان میکنند و نه تلاش برای نادیده گرفتنش کافی است. برعکس، خاله چنان بند چشمزخم را پیرامون آن پیچیده که انگار اصرار دارد دیده شود.»
⏬مقالات پیشنهادی برای شما عزیزان⏬