تمثیل ، بیان حکایت و روایتی است که هرچند معنایی ظاهری دارد اما هدف گوینده‌ی حکایت از بیان آن معنایی کلی‌تر است.  در این بخش از وب‌ سایت ادبیات فارسی، به معرفی و توضیح مراعات نظیر در ادبیات به زبان ساده می‌ پردازیم. با ما همراه باشید تا با این موضوع بیشتر آشنا شوید.

تعریف و جایگاه تمثیل در ادبیات فارسی

تعریف و جایگاه تمثیل در ادبیات فارسی

تمثیل در لغت به معنای “مانند کردن” و “به مثال آوردن” است. در اصطلاح ادبی، تمثیل روشی است که شاعر یا نویسنده برای بیان یک مفهوم کلی، معنای انتزاعی یا حقیقتی اخلاقی و عرفانی، آن را در قالب یک داستان، تصویر محسوس یا نمونه عینی عرضه می‌کند.

به عبارت دیگر، تمثیل پلی است میان امر معقول و امر محسوس؛ تا مخاطب بتواند مفاهیم دشوار را در جامه‌ای ملموس و قابل درک بیابد.

کارکرد و جایگاه در ادبیات فارسی

ابزار تربیتی و اخلاقی شاعران و نویسندگان فارسی از تمثیل برای انتقال آموزه‌های اخلاقی و حکمی بهره فراوان برده‌اند. آثاری چون گلستان سعدی سرشار از تمثیل‌هایی کوتاه و داستان‌وار است که هر یک حامل پیامی اخلاقی و اجتماعی است.

بیان عرفانی و فلسفی در متون عرفانی، تمثیل راهی برای بیان مفاهیم پیچیده سلوک و معرفت الهی است. مولوی در مثنوی معنوی بسیاری از مباحث عمیق عرفانی را از طریق داستان‌ها و تمثیل‌های عامیانه یا تاریخی بیان می‌کند تا جان و دل مخاطب را متوجه معنا سازد.

تمثیل یعنی چه با مثال‌های ساده

تمثیل آرایه ادبی است که برای توضیح دادن یک چیز سخت یا معنوی، آن را با یک چیز ساده و ملموس مقایسه کنیم. به عبارت دیگر، وقتی می‌خواهیم مفهومی عمیق یا نامرئی را بفهمانیم، از یک داستان یا مثال محسوس کمک می‌گیریم.

مثال‌های ساده از تمثیل در ادبیات فارسی

1.مولوی

  •  انسان مثل نی است که اگر خالی نباشد، نمی‌تواند نغمه بزند.
  • تمثیل: نی = انسانِ تهی از غرور و خودخواهی
  • پیام: آدم وقتی از منیّت خالی شود، صدای حقیقت از او بیرون می‌آید.

سعدی در گلستان

  • «دروغ مثل نمک است؛ کمش طعام را خوش کند، بسیارش طعام را تباه سازد.»  تمثیل: دروغ = نمک.
  • پیام: کمی از آن شاید در روابط انسانی تحمل شود، اما زیادی‌اش همه‌چیز را خراب می‌کند.

3.عطار در منطق‌الطیر

  • داستان پرندگان و سفرشان به سوی سیمرغ، تمثیلی است از انسان‌هایی که در جست‌وجوی حقیقت و خدا هستند. تمثیل: پرندگان = سالکان راه حقیقت.

انواع تمثیل در ادبیات و کارکردهای آن

انواع تمثیل در ادبیات و کارکردهای آن

«تمثیل» در ادبیات فارسی شاخه‌ها و گونه‌های متعددی دارد، چون هم در نثر (مثل گلستان سعدی، کلیله و دمنه) و هم در شعر (مثل مثنوی مولوی، غزلیات حافظ) بسیار به کار رفته است.

تمثیل حکایتی روایی

  • در قالب یک داستان یا حکایت بیان می‌شود.

  • شخصیت‌ها (انسان، حیوان، اشیاء) حامل یک پیام اخلاقی، اجتماعی یا عرفانی هستند.

  • مثال: حکایت‌های کلیله و دمنه و مرزبان‌نامه که از زبان حیوانات پند اخلاقی می‌دهند.

تمثیل شعری تصویری

  • در شعر، یک تصویر محسوس برای توضیح یک حقیقت نامحسوس آورده می‌شود.

  • مثال: مولوی می‌گوید: «قطره‌ای چون شد به دریا متصل / گشت دریا، قطره آن را نیست حل»

  • قطره = انسان / دریا = خدا پیام: انسان وقتی به خدا می‌پیوندد، فنا در او می‌شود.

تمثیل عرفانی و فلسفی در آثار بزرگان

تمثیل‌های عرفانی و فلسفی در آثار بزرگان ادب فارسی بیشترین جلوه را دارند؛ چون این بزرگان مفاهیمی را بیان می‌کردند که فهم مستقیم آن برای مردم دشوار بود. تمثیل بهترین ابزار برای رساندن این معانی بود.

تمثیل‌های عرفانی

در متون صوفیانه، مفاهیم چون فنا، سیر و سلوک، عشق الهی و معرفت را با داستان و تصویر بیان می‌کردند.

  1. عطار نیشابوری – منطق‌الطیر

    • داستان پرندگان که برای رسیدن به سیمرغ سفری دشوار می‌کنند.

    • تمثیل: پرندگان = سالکان، سیمرغ = حق‌تعالی.

    • پیام: رسیدن به حقیقت نیازمند رنج، ریاضت و گذر از هفت وادی است.

  2. مولوی – مثنوی معنوی

    • حکایت «فیل در تاریکی»: هرکس دستی به جای از فیل زد و تصویری ناقص پدید آورد.

    • تمثیل: فیل = حقیقت، لمس مردم = برداشت‌های محدود انسان.

    • پیام: حقیقت کامل فقط با نور (یعنی شناخت الهی) آشکار می‌شود.

تمثیل فلسفی

در اندیشه‌های فلسفی، برای توضیح رابطه روح و بدن، عقل و نفس، یا خدا و جهان از تمثیل استفاده می‌شد.

  1. مولوی

    • روح را به «سوار» و بدن را به «اسب» تمثیل می‌کند.

    • پیام: بدن وسیله حرکت روح است؛ اگر سوار عاقل باشد، اسب او را به مقصد می‌رساند.

  2. سهروردی (فیلسوف اشراقی)

    • در رساله‌های رمزی مانند غربت غربیه، داستانی فلسفی می‌سازد: انسانی از «شهر فرشتگان» دور افتاده و در غربت گرفتار آمده است.

    • تمثیل: غربت انسان = دوری روح از عالم نورانی.

    • پیام: روح باید به اصل خویش بازگردد.

تمثیل داستانی و حکایتی در متون کلاسیک

  • در این نوع، نویسنده یا شاعر برای رساندن یک پیام اخلاقی، اجتماعی، فلسفی یا عرفانی، آن را در قالب یک داستان یا حکایت می‌آورد.

  • شخصیت‌ها می‌توانند انسان، حیوان یا حتی اشیاء باشند.

  • حکایت در ظاهر ساده و سرگرم‌کننده است، اما در باطن مفهومی عمیق دارد.  د

کلیله و دمنه (نصرالله منشی – قرن ششم)

  • سرشار از حکایت‌های حیوانات است که در حقیقت تمثیلی از رفتارهای انسانی‌اند.

  • نمونه: حکایت «شیر و گاو»

    • در ظاهر داستان دوستی و دشمنی شیر و گاو است.

    • در باطن، تمثیلی از رابطه پادشاه و وزیران و دسیسه‌چینی اطرافیان است.

۲. مرزبان‌نامه (سعدالدین وراوینی)

  • به سبک کلیله و دمنه نوشته شده، اما رنگ و بوی ایرانی دارد.

  • نمونه: حکایت «روباه و کلاغ»

    • کلاغ پنیر در دهان دارد و روباه با سخن‌چینی او را فریب می‌دهد.

    • تمثیل از فریب خوردن انسان‌های ساده‌لوح به دست چاپلوسان.

تمثیل در شعر فارسی و نمونه‌های ماندگار

  • شعر، زبان تصویر و خیال است؛ تمثیل این ویژگی را پررنگ‌تر می‌کند.

  • شاعران با آوردن یک تصویر محسوس (مثل آینه، نی، دریا، شمع و پروانه) حقیقتی بزرگ و نامحسوس (عشق، روح، خدا، حقیقت) را نشان می‌دهند.

  • تمثیل‌ها در شعر فارسی به دلیل زیبایی و سادگی ماندگار شده‌اند و اغلب در ذهن مردم ضرب‌المثل‌وار تکرار می‌شوند.

1. حافظ

  • «درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد»
    درخت = دوستی، میوه = ثمره‌ی محبت.
     پیام: دوستی و محبت پایدار، سرانجام شیرین دارد.

  • شراب و میخانه در غزل‌های حافظ اغلب تمثیلی است از عشق الهی و شور عرفانی.

2. سعدی

  • «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند»
    اعضای بدن = انسان‌ها.
    پیام: جامعه بشری همچون یک پیکر است؛ رنج یک عضو، رنج کل بدن است.

  • تمثیل‌های اخلاقی فراوان در بوستان و گلستان.

نمونه و مثال برای تمثیل در شعر

نمونه و مثال برای تمثیل در شعر

عطار – منطق‌الطیر

ماجرای پرندگان و سیمرغ:

  • تمثیل: پرندگان = سالکان راه حقیقت، سیمرغ = خدا یا حقیقت مطلق.

  • پیام: برای رسیدن به حقیقت باید سختی‌های راه (هفت وادی) را طی کرد.

نظامی – لیلی و مجنون

عشق لیلی و مجنون در ظاهر زمینی است.

  • تمثیل: این عشق = تمثیلی از عشق حقیقی و عرفانی.
  • پیام: عشق زمینی پلی برای رسیدن به عشق الهی است.

حافظ

«درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد/نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد»

  • تمثیل: درخت = دوستی، میوه درخت = ثمره نیک محبت.

  • پیام: محبت و دوستی سرانجام خوش دارد، اما دشمنی جز رنج نمی‌آورد.

تمثیل در اشعار مولوی و مثنوی معنوی

  • مولوی می‌خواهد معانی عرفانی و عمیق را برای مخاطب عام قابل‌فهم کند.

  • او از قصه، حکایت، تصویرهای روزمره، و تمثیل‌های کوتاه استفاده می‌کند تا پلی بزند میان «معقول» و «محسوس».

  • به همین دلیل مثنوی را «قرآن به زبان فارسی» و «دریای تمثیل» خوانده‌اند.

نی‌نامه (آغاز مثنوی)

«بشنو از نی چون حکایت می‌کند
وز جدایی‌ها شکایت می‌کند»

  • تمثیل: نی = انسان جداافتاده از اصل الهی.

  • پیام: روح آدمی در فراق از حق، نالان و بی‌قرار است.

فیل در تاریکی

  • مردمی در تاریکی دستی بر فیل می‌زنند؛ یکی گوش را لمس می‌کند و می‌گوید فیل مثل بادبزن است، دیگری پا را لمس می‌کند و می‌گوید فیل مثل ستون است…

  • تمثیل: فیل = حقیقت، لمس مردم = شناخت ناقص انسان.

  • پیام: هرکس بخشی از حقیقت را می‌بیند، اما حقیقت کامل فقط با نور (شناخت الهی) آشکار می‌شود.

تمثیل در شعر سعدی و گلستان

سعدی با زبان روان و شیرین، مفاهیم دشوار اخلاقی و اجتماعی را در قالب حکایت‌های تمثیلی بیان کرده است. او برای نقد پادشاهان، نشان دادن ارزش عدالت، هشدار درباره حرص و طمع، یا بیان مهربانی و انسانیت، از تمثیل‌های داستانی بهره می‌گیرد. در بوستان و غزلیات نیز تمثیل‌های فراوان می‌بینیم، اما اوج آن در گلستان است.

1.حکایت پادشاه و کنیزک بیمار (باب اول، در سیرت پادشاهان)

  • پزشکی حاذق برای درمان کنیزک تلاش می‌کند. در نهایت با اراده خداوند شفا می‌یابد.

  • تمثیل: پادشاه و کنیزک = انسان و دل/نفس او.

  • پیام: تنها خداست که درمان‌گر حقیقی است، نه عقل و تدبیر صرف.

2. حکایت پادشاه و گدا

  • پادشاهی بر گدایی مهربانی می‌کند. وزیر او را سرزنش می‌کند که این کار شایسته نیست. سعدی می‌گوید:
    «تو نیکوکار باش و بداندیشان را به بدکاری بگذار.»

  • تمثیل: مهربانی به نالایق = ارزش نیکوکاری در هر شرایطی.

  • پیام: نیکوکاری ارزشمند است، حتی اگر در حق نالایق باشد.

3. حکایت مرد بخیل و مهمان

  • بخیلی چراغی روشن نمی‌کرد تا روغن کم نشود. مهمان گفت: «چراغ روشن کن تا من مهمانت نباشم!»

  • تمثیل: چراغ = روشنایی و زندگی اجتماعی، بخیل = کسی که از ترس خرج کردن، همه‌چیز را تیره می‌کند.

  • پیام: بخل زندگی را تاریک می‌سازد.

نمونه‌های تمثیل در غزلیات حافظ

شمع و پروانه

  • بارها حافظ عشق سوزان را با پروانه‌ای که به دور شمع می‌گردد تمثیل می‌کند.

  • تمثیل: پروانه = عاشق، شمع = معشوق.

  • پیام: عاشق حقیقی در آتش عشق می‌سوزد و فنا می‌شود.

۲. می و میخانه

  • در ظاهر سخن از شراب و میخانه است، اما بیشتر اوقات تمثیل عرفانی است.

  • تمثیل: می = عشق الهی و شور معنوی، میخانه = جایگاه حقیقت یا معرفت.

  • پیام: آنچه جان را از غم‌ها می‌رهاند، عشق و یاد خداست، نه زهد خشک و ریاکارانه.

۳. گل و بلبل

  • گل و بلبل در غزل‌های حافظ یکی از رایج‌ترین تمثیل‌هاست.

  • تمثیل: گل = معشوق (زیبا و دلربا)، بلبل = عاشق (نالان و بی‌قرار).

  • پیام: عاشق در برابر جمال معشوق همیشه بی‌قرار و پرناله است.

تمایز تمثیل با دیگر آرایه‌ها و اصطلاحات ادبی

تمایز تمثیل با دیگر آرایه‌ها و اصطلاحات ادبی

فرق تمثیل و تلمیح در ادبیات

تمثیل :آوردن یک داستان، تصویر یا مثال محسوس برای بیان یک حقیقت اخلاقی، عرفانی یا فلسفی. معمولاً یک حکایت یا تصویر گسترده است که معنایی پنهان در دل دارد.

 مثال: مولوی در مثنوی «فیل در تاریکی» را تمثیلی از شناخت ناقص انسان نسبت به حقیقت می‌آورد.

تلمیح:اشارهٔ کوتاه و غیرمستقیم به آیه، حدیث، داستان تاریخی، افسانه، یا روایت مشهور است که شاعر یا نویسنده بدون توضیح مفصل به آن اشاره می‌کند. فهم تلمیح نیاز به اطلاع قبلی خواننده از آن ماجرا دارد.

 مثال: حافظ می‌گوید:

«به باغ تازه‌رسیده چه شد که بلبل عشق/به یاد عهد گلستان فتاد و فریاد کرد»

اینجا «عهد گلستان» تلمیحی به داستان آدم در بهشت است.

فرق تمثیل و تشبیه شباهت‌ها و تفاوت‌ها

  • هردو مقایسه‌اند → چیزی را به چیز دیگر مانند می‌کنند.

  • هردو برای روشن‌تر کردن معنا به کار می‌روند.

  • هر دو خیال‌انگیز و تصویری‌اند و زبان شعر را زیباتر می‌کنند.

تشبیه

حافظ: «قدت به سرو ماند و رخت به گل»

  • مقایسه قد = سرو، روی = گل.

🔸 تمثیل

سعدی: «دروغ مثل نمک است؛ کم آن طعام را خوش کند و بسیارش طعام را تباه سازد.»

  • دروغ در قالب یک مثال توضیح داده شده (نمک = دروغ).

تمثیل و استعاره رابطه یا تفاوت

 استعاره و تمثیل هر دو به هم نزدیک‌اند و حتی گاهی به هم آمیخته می‌شوند.

استعاره

  • یک نوع تشبیه فشرده است که در آن فقط یکی از طرفین تشبیه ذکر می‌شود.

  • بر پایه‌ی جانشینی: یک واژه یا تصویر به جای چیز دیگر می‌نشیند.

  • مثال: «لب لعل است» → یعنی لب شیرین و سرخ است، اما «لب» = مشبه، «لعل» = مشبه‌به، ابزار تشبیه حذف شده.

تمثیل

  • آوردن یک تصویر، مثال یا داستان کامل برای توضیح یک حقیقت اخلاقی، عرفانی یا اجتماعی.

  • معمولاً طولانی‌تر و گسترده‌تر از استعاره است.

  • مثال: حکایت «فیل در تاریکی» در مثنوی → فیل = حقیقت، لمس اندام‌های مختلف = درک ناقص انسان‌ها.

کاربردهای تمثیل در ادبیات و زندگی روزمره

کاربردهای تمثیل در ادبیات و زندگی روزمره

تمثیل فقط در ادبیات کلاسیک نیست؛ هم در شعر و نثر کاربرد دارد و هم در زندگی روزمره ما.

کاربرد تمثیل در ادبیات

1. آموزش و تربیت

  • شاعران و نویسندگان از تمثیل برای انتقال پند و حکمت استفاده می‌کنند.

  • مثال: حکایت‌های گلستان سعدی اغلب تمثیل‌هایی برای اخلاق، دوستی، صداقت و عدالت‌اند.

2. بیان مفاهیم عرفانی و فلسفی

  • عارفان چون نمی‌توانستند مفاهیم عمیق را مستقیم بگویند، از تمثیل بهره بردند.

  • مثال: مولوی با «نی‌نامه» یا «فیل در تاریکی» حقیقت‌های عرفانی را نشان می‌دهد.

3.نقد اجتماعی و سیاسی

  • نویسندگان برای پرهیز از خطر و سانسور، اندیشه‌های انتقادی را در قالب تمثیل می‌آوردند.

  •  مثال: حافظ با «صوفی» و «رند» نمادین، زهد ریاکاران را نقد می‌کند.

4.زیبایی هنری و خیال‌انگیزی

  • تمثیل سبب تصویرپردازی و غنا در شعر می‌شود.

  • مثال: شمع و پروانه در اشعار فارسی تصویری تمثیلی برای عشق است.

کاربردهای تمثیل در زندگی روزمره

1. روشن کردن مفاهیم پیچیده

  • وقتی بخواهیم موضوع سختی را توضیح دهیم، با یک مثال تمثیلی آن را ساده می‌کنیم.

  • مثال: می‌گوییم «زندگی مثل یک رودخانه است؛ گاهی آرام، گاهی خروشان.»

2. نصیحت و تربیت

  • پدر و مادر یا معلم‌ها معمولاً با مثال‌های تمثیلی نکات اخلاقی را منتقل می‌کنند.

  • مثال: «دروغ مثل نمک زیاد است، همه‌چیز را خراب می‌کند.»

3.اقناع و تأثیرگذاری در گفتگو

  • در بحث‌ها وقتی بخواهیم کسی را قانع کنیم، یک تمثیل ساده و ملموس از زندگی روزانه می‌زنیم.

  •  مثال: «قلب انسان مثل آینه است، اگر گرد بگیرد چیزی در آن دیده نمی‌شود.»

نقش تمثیل در انتقال مفاهیم اخلاقی و اجتماعی

نقش تمثیل در انتقال مفاهیم اخلاقی

۱. آموزش غیرمستقیم

  • تمثیل پیام اخلاقی را در قالب داستان یا تصویر بیان می‌کند؛ شنونده بدون مقاومت آن را می‌پذیرد.

  • مثال: سعدی در گلستان با حکایت «پادشاه و غلام» ارزش بخشش و گذشت را آموزش می‌دهد.

۲. تأثیر عاطفی و ماندگاری

  • مفاهیم اخلاقی اگر مستقیم بیان شوند (مثلاً «دروغ بد است»)، خیلی خشک‌اند؛ اما وقتی در قالب تمثیل می‌آیند، اثرگذار می‌شوند.

  • مثال: «دروغ مثل نمک زیاد است، همه چیز را خراب می‌کند.»

نقش تمثیل در انتقال مفاهیم اجتماعی

۱. نقد غیرمستقیم جامعه و حاکمان

  • شاعران و نویسندگان در دوره‌هایی نمی‌توانستند مستقیم اعتراض کنند؛ تمثیل راهی بود برای نقد پنهان.

  • مثال: حافظ با تمثیل «واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند» ریاکاری مذهبی و اجتماعی را نقد می‌کند.

۲. بیان عدالت و روابط اجتماعی

  • بسیاری از حکایت‌های سعدی و مولوی درباره‌ی عدالت پادشاهان، حق مظلوم، و همبستگی اجتماعی است که با تمثیل بیان شده.

  • مثال: سعدی در بوستان می‌گوید: «توانگر به درویش محتاج گشت» (تمثیلی از گردش روزگار و ضرورت انصاف).

کاربرد تمثیل در متون آموزشی و دینی

تمثیل در ادبیات فارسی (و حتی در گفتار روزمره) یکی از مؤثرترین ابزارها برای انتقال مفاهیم اخلاقی و اجتماعی بوده است. چون با تصویر و داستان، مفاهیم عمیق را ساده و ماندگار می‌سازد.

نقش تمثیل در انتقال مفاهیم اخلاقی

۱. آموزش غیرمستقیم

  • تمثیل پیام اخلاقی را در قالب داستان یا تصویر بیان می‌کند؛ شنونده بدون مقاومت آن را می‌پذیرد.

  • مثال: سعدی در گلستان با حکایت «پادشاه و غلام» ارزش بخشش و گذشت را آموزش می‌دهد.

۲. تأثیر عاطفی و ماندگاری

  • مفاهیم اخلاقی اگر مستقیم بیان شوند (مثلاً «دروغ بد است»)، خیلی خشک‌اند؛ اما وقتی در قالب تمثیل می‌آیند، اثرگذار می‌شوند.

  •  مثال: «دروغ مثل نمک زیاد است، همه چیز را خراب می‌کند.»

نقش تمثیل در انتقال مفاهیم اجتماعی

۱. نقد غیرمستقیم جامعه و حاکمان

  • شاعران و نویسندگان در دوره‌هایی نمی‌توانستند مستقیم اعتراض کنند؛ تمثیل راهی بود برای نقد پنهان.

  • مثال: حافظ با تمثیل «واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند» ریاکاری مذهبی و اجتماعی را نقد می‌کند.

۲. بیان عدالت و روابط اجتماعی

  • بسیاری از حکایت‌های سعدی و مولوی درباره‌ی عدالت پادشاهان، حق مظلوم، و همبستگی اجتماعی است که با تمثیل بیان شده.

  • مثال: سعدی در بوستان می‌گوید: «توانگر به درویش محتاج گشت» (تمثیلی از گردش روزگار و ضرورت انصاف).

تمثیل در زبان روزمره و مثل‌های رایج

اتفاقاً بخش بزرگی از زبان روزمرهٔ ما پر از تمثیل است؛ بیشترِ ضرب‌المثل‌ها که هنوز در گفت‌وگوها به‌کار می‌بریم، در اصل تمثیل‌اند.

تمثیل در زبان روزمره

1.ساده‌سازی تجربه‌ها → وقتی می‌خواهیم موضوعی پیچیده یا طولانی را خلاصه کنیم، با یک تمثیل آن را بیان می‌کنیم.

مثال: «زندگی مثل رودخانه‌ست، گاهی آرام، گاهی خروشان.»

2.بیان نصیحت یا هشدار → پدر و مادر یا بزرگ‌ترها معمولاً از مثل‌های تمثیلی استفاده می‌کنند.

مثال: «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد» = کسی که یک بار آسیب دیده، از چیزهای بی‌خطر هم می‌ترسد.

3.زیبایی و طنز در گفتار → گاهی برای خنداندن یا رنگ دادن به حرف‌هایمان تمثیل می‌زنیم.

مثال: «فلانی مثل شترمرغ است، نه بار می‌برد، نه پرواز می‌کند!»

نمونه‌هایی از مثل‌های رایج تمثیلی در فارسی

  • «از این ستون به آن ستون فرج است» → تمثیلی برای امیدواری به تغییر شرایط.

  • «نیکی کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز» → تمثیلی از بازگشت نیکی در جایی غیرمنتظره.

  • «تا تنور داغ است، نان را بچسبان» → تمثیلی برای استفاده به‌موقع از فرصت‌ها.

  • «یک دست صدا ندارد» → تمثیلی برای نیاز به همکاری و همبستگی اجتماعی

تمثیل و استشهاد شباهت‌ها و تفاوت‌ها

تمثیل و استشهاد؛ شباهت‌ها و تفاوت‌ها

تمثیل و استشهاد هر دو در زبان و ادبیات به‌کار می‌روند، اما کارکرد و ماهیتشان متفاوت است.

تمثیل چیست

  • آوردن یک داستان، مثال یا تصویر خیالی/واقعی برای توضیح و روشن‌کردن یک معنا.
  • بیشتر برای قانع‌کردن از راه تصویر و مثال یا زیبایی هنری به کار می‌رود.

مثال: مولوی در مثنوی برای نشان‌دادن شناخت ناقص انسان‌ها از حقیقت، حکایت «فیل در تاریکی» را می‌آورد.

استشهاد چیست

  • به‌معنای گواه گرفتن، شاهد آوردن است.
  • در سخن و نوشتار یعنی آوردن شاهد و مثال واقعی (آیه، حدیث، بیت، جمله یا واقعهٔ تاریخی) برای تأیید سخن.

مثال: نویسنده‌ای برای تأکید بر ضرورت نیکوکاری می‌نویسد:/«چنان‌که سعدی گفته است: بنی‌آدم اعضای یکدیگرند. اینجا این بیت، استشهاد است.

شباهت‌های تمثیل و استشهاد

  • هر دو برای تقویت معنا و تأثیرگذاری به کار می‌روند.
  • هر دو معمولاً در کنار استدلال یا بیان ادبی استفاده می‌شوند.
  • هر دو می‌توانند برای اقناع مخاطب به‌کار روند.

تمثیل و اسلوب معادله در بلاغت فارسی

هم تمثیل و هم اسلوب معادله (که در بلاغت فارسی و علوم بدیع مطرح است) شباهت‌هایی دارند و گاهی با هم خلط می‌شوند.

  • یعنی آوردن مثالی محسوس برای توضیح یک مفهوم کلی، اخلاقی یا عرفانی.

  • تمثیل همیشه نوعی تشبیه گسترده است.

  •  مثال: سعدی می‌گوید:
    «درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد» (اینجا «درخت» تمثیل برای دوستی و دشمنی است.)

اسلوب معادله

  • یک آرایهٔ ادبی است که در آن بیت یا مصراع اول، یک حکم کلی (یا معنای کلی) بیان می‌کند و در مصراع دوم آن حکم با یک مثال یا مصداق روشن توضیح داده می‌شود.

  • به این دلیل به آن «معادله» می‌گویند که میان «قانون کلی» و «مثال جزئی» تعادل و برابری برقرار می‌شود.

مثال: «هر که در پایش بمانَد، دست گیرد روزگار گاو نر را چون بگیرد شاخ، بر گردن زند»

  • مصراع اول: حکم کلی (روزگار به ضعیف رحم نمی‌کند)

  • مصراع دوم: مثال و مصداق (شاخ گاو نر را هم می‌گیرد و بر زمین می‌زند).

تمثیل و تضمین در شعر و نثر

هم تمثیل و هم تضمین ابزارهایی هستند که شاعران و نویسندگان برای غنا بخشیدن به سخن خود به کار می‌برند؛ امّا کارکرد و ماهیتشان کاملاً متفاوت است.

تمثیل

  • تعریف: آوردن مثال، تصویر یا داستان (واقعی یا خیالی) برای توضیح و تقویت یک معنا.

  • تمثیل همیشه نوعی تشبیه گسترده است.

  • کارکرد: روشنگری، انتقال آسان مفاهیم اخلاقی، عرفانی، اجتماعی.

 مثال از سعدی (گلستان):

«توانگر زاده‌ای را دیدم بر سر گور پدر نشسته، و مال و نعمت او پیش چشم نهاده.

گفتم: این چه حالت است گفت: نشانده استم روزگار بر این خوان بی‌منت، تا بدانی که دنیا وفا ندارد.»  این حکایت یک تمثیل اخلاقی برای ناپایداری دنیا است.

تضمین

  • تعریف: آوردن آیه، حدیث، مثل یا بیت دیگران در سخن (شعر یا نثر) برای تأیید، زیبایی یا استناد.

  • تضمین بیشتر به معنای اقتباس و آوردن سخن دیگران در متن خود است.

  • کارکرد: استناد، زیبایی، ارتباط با متون معتبر و شناخته‌شده.

 مثال از حافظ: حافظ می‌گوید:

«اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را»

و شاعران بعدی بارها همین بیت حافظ را در غزل‌های خود تضمین کرده‌اند؛ یعنی آن را عیناً یا با اندک تغییر آورده‌اند.

شباهت‌ها

  1. هر دو باعث زیبایی و تأثیر بیشتر سخن می‌شوند.

  2. هر دو نوعی ابزار بلاغی برای قانع‌کردن یا لذت‌بخش کردن متن هستند.

  3. هر دو در شعر و نثر کلاسیک کاربرد گسترده دارند.

⏬مقالات پیشنهادی برای شما عزیزان⏬

جناس چیست توضیح کامل با مثالمراعات نظیر در ادبیات به زبان ساده استعاره چیست اموزش با مثال ساده

مطالعه بیشتر