
شاهنامه، شاهکار حماسی ادب فارسی، اثری جاودانه از حکیم ابوالقاسم فردوسی است که در بیش از ۵۰ هزار بیت سروده شده و تاریخ اسطوره ای، پهلوانی و تاریخی ایران را از آغاز آفرینش تا سقوط ساسانیان روایت می کند. در این بخش از وب سایت ادبیات فارسی، به معرفی و توضیح شاهنامه فردوسی می پردازیم. با ما همراه باشید تا با این موضوع بیشتر آشنا شوید.
شاهنامه
نویسنده: ابوالقاسم فردوسی
کشور: ایران
زبان: فارسی
موضوع: تاریخ ۴ دودمان پیشدادی، کیانی، اشکانی، ساسانی
گونه های ادبی: شعر حماسی در قالب مثنوی سبک خراسانی
تاریخ نشر:۴۰۰ ه.ق / ۳۸۸ ه.خ / ۱۰۱۰ م
معرفی شاهنامه فردوسی
است شاهنامه، شاهکار جاودانه ی ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگ ترین آثار حماسی منظوم جهان و مهم ترین اثر در ادبیات فارسی است. این اثر سترگ در حدود ۵۰٬۰۰۰ تا ۶۱٬۰۰۰ بیت دارد و حاصل بیش از سی سال تلاش مداوم فردوسی در حفظ و احیای فرهنگ و تاریخ ایران باستان به شمار می آید.
موضوع شاهنامه
شاهنامه داستان اسطوره ها، پهلوانان و تاریخ ایران را از آغاز آفرینش جهان تا حمله ی اعراب به ایران در قرن هفتم میلادی روایت می کند. ساختار این اثر بر پایه ی چهار سلسله ی پادشاهی ایران باستان شکل گرفته است:
پیشدادیان
کیانیان
اشکانیان
ساسانیان
ساختار و سبک شاهنامه
است شاهنامه از نظر ساختار به سه بخش اصلی تقسیم می شود:
بخش اسطوره ای: روایت آفرینش، پادشاهان نخستین و نیروهای ماورایی
بخش پهلوانی: ماجراهای پهلوانانی چون رستم، سهراب، سیاوش و اسفندیار
بخش تاریخی: بر پایهی تاریخ واقعی شاهان ایران، به ویژه از دوره ی اشکانی تا پایان ساسانی
این اثر با وزنی موزون و آهنگین در قالب بحر متقارب مثمن محذوف، با وزن فعولن فعولن فعولن فعل سروده شده که یادآور سبک حماسی و پرشور آن است.
منبع اصلی شاهنامه
یکی از مهم ترین منابعی که حکیم ابوالقاسم فردوسی در سرایش شاهنامه از آن بهره برد، شاهنامه ابومنصوری بود؛ اثری منثور که پایه و مایه حماسه منظوم فردوسی را شکل داد. این کتاب، روایتگر تاریخ و اسطوره های ایران پیش از اسلام بود و الهام بخش بزرگ ترین اثر حماسی زبان فارسی شد.
نقش شاهنامه در ادبیات فارسی
فردوسی در روزگاری شاهنامه را سرود که زبان فارسی دچار آشفتگی و تهدیدهای فرهنگی شده بود. او با بهره گیری از پارسی سره و دوری از واژه های بیگانه، نقش بزرگی در پاسداری از زبان فارسی ایفا کرد. جالب است بدانید که تنها حدود ۷۲۶ واژه عربی در سراسر شاهنامه یافت می شود؛ نشانه ای از تلاش آگاهانه او برای حفظ اصالت زبان.
تأثیر جهانی شاهنامه
شاهنامه نه تنها در فرهنگ ایران، بلکه در ادبیات جهان نیز جایگاهی رفیع دارد. بزرگان ادب همچون گوته و ویکتور هوگو این اثر را ستوده اند. این شاهکار در طول تاریخ به بسیاری از زبان های زنده دنیا ترجمه شده و به عنوان بزرگ ترین منظومه حماسی فارسی شناخته می شود.
ترجمه های مهم شاهنامه
است نخستین ترجمه شاهنامه در سال ۶۰۱ خورشیدی توسط بنداری اصفهانی به زبان عربی انجام شد. پس از آن، مترجمانی چون ژول مول آن را به زبان فرانسوی برگرداندند و دروازه های جهانی شدن این اثر را گشودند.
هزاره شاهنامه
در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۸۸، هم زمان با پایان هزاره سرایش شاهنامه، جشن جهانی هزاره شاهنامه با حضور نمایندگان ۱۹۲ کشور عضو یونسکو در پاریس برگزار شد. این رویداد با همکاری بنیاد فردوسی شکل گرفت و بهانه ای شد برای برگزاری آیین هایی در کشورهای گوناگون از جمله آلمان و برلین.
کهن ترین نسخه های خطی شاهنامه
از میان نسخه های خطی بازمانده، کهن ترین نسخه شاهنامه، نسخه فلورانس است که به سال ۶۱۴ قمری باز می گردد. پس از آن، نسخه لندن متعلق به سال ۶۷۵ قمری و نسخه استانبول مربوط به ۷۳۱ هجری از مهم ترین دست نوشته های این اثر ارزشمند به شمار می روند.
نام شاهنامه
فردوسی در سراسر شاهکار خود، بارها از واژه هایی چون نامه، نامه باستان، نامه خسروان و نامه شهریار استفاده کرده است. با این حال، در هیچ جای شاهنامه، مستقیماً از واژه شاهنامه یا شکل کوتاه شده آن شهنامه استفاده نکرده است. تنها در یک بیت از هجونامه، واژه شهنامه به چشم می خورد.
عنوان شاهنامه
در دوران فردوسی، آثار نظم و نثر که به روایت پادشاهان ایران از کیومرث تا یزدگرد سوم می پرداختند، عموماً با نام شاهنامه شناخته می شدند. حتی منبع اصلی فردوسی نیز که پایه نگارش این اثر بوده، شاهنامه ابومنصوری نام داشته است.
چگونه نام شاهنامه تثبیت شد
پس از فردوسی، اغلب نویسندگان و پژوهشگران، این اثر را با عنوان شاهنامه معرفی کرده اند. در تمامی نسخه های خطی به جا مانده از این اثر، و همچنین در ترجمه عربی بنداری، واژه شاهنامه به روشنی آمده است. این مسئله نشان می دهد که نام شاهنامه از همان آغاز در میان اهل ادب و تاریخ نگاری رایج بوده است
علت نامگذاری شاهنامه
با توجه به اینکه واژه شاهنامه ترجمه فارسی عنوان خدای نامگ در زبان پهلوی است، می توان با اطمینان گفت که انتخاب این نام برای اثر فردوسی، بر پایه سنت تاریخی و ادبی ایران زمین بوده و نام گذاری آن کاملاً سنجیده و ریشه دار است.
زمان سرایش شاهنامه
شاهنامه، بزرگ ترین اثر حماسی زبان فارسی، نتیجه تلاش سی و پنج ساله حکیم ابوالقاسم فردوسی است. این اثر نه تنها بن مایه های فرهنگی و تاریخی ایران را در خود جای داده، بلکه سندی زنده از زبان و اندیشه ایرانیان در دوره اسلامی است. در این مقاله، به منابع الهام فردوسی و زمان بندی سرایش شاهنامه می پردازیم.
نظم شاهنامه
پیش از فردوسی نیز شاعرانی به نظم داستان های ملی ایران پرداخته بودند. یکی از این شاعران، مسعودی مروزی بود. او بخشی از شاهنامه را در قالب بحر هزج سرود؛ وزنی که با الگوی عروضی عربی (بحر رجز) سازگار بود. با این حال، تنها سه بیت از شاهنامه مسعودی باقی مانده است.
دقیقی بلخی
دقیقی بلخی از دیگر شاعران مهم پیش از فردوسی بود که پروژه نظم شاهنامه را آغاز کرد. او بخشی از داستان های حماسی ایران را سرود، اما پیش از آن که کارش را کامل کند، به قتل رسید. فردوسی از اشعار دقیقی بهره برد و آن ها را در شاهنامه گنجاند.
شاهنامه ابومنصوری
مهم ترین منبع فردوسی برای نگارش شاهنامه، شاهنامه منثور ابومنصوری بود. این اثر به فرمان ابو منصور محمد بن عبدالرزاق گردآوری شده و شامل داستان های اسطوره ای و تاریخی ایران باستان بود. هرچند متن کامل این کتاب از میان رفته، اما مقدمه شاهنامه ابومنصوری همچنان در دسترس است و سندی گرانبها برای پژوهشگران به شمار می رود.
سرایش شاهنامه
بر اساس شواهد تاریخی و متن خود شاهنامه، فردوسی کار سرایش را حدود سال ۳۶۷ هجری قمری آغاز کرد. پیش از آن نیز داستان عاشقانه بیژن و منیژه را سروده بود. فردوسی در طول این مسیر پرفراز و نشیب، سی و پنج سال از عمر خود را صرف این اثر جاودانه کرد.
ویرایش نخست شاهنامه
نخستین نسخه کامل شاهنامه در سال ۳۸۴ هجری قمری (مطابق با حدود ۹۹۴ میلادی) به پایان رسید. این زمان، سه سال پیش از آغاز سلطنت محمود غزنوی بود؛ پادشاهی که فردوسی امیدوار بود با پشتیبانی او، شاهنامه را به دربار معرفی کند.
زمان پایان شاهنامه
نسخه نهایی و ویرایش دوم شاهنامه در روز اِرد از ماه سپندارمذ سال ۴۰۰ هجری قمری برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ میلادی و در سن ۷۱ سالگی فردوسی به پایان رسید.
تعداد ابیات شاهنامه
شاهنامه فردوسی یکی از بزرگ ترین آثار ادبیات فارسی و برجسته ترین نمونه از حماسه سرایی ایرانی است. یکی از پرسش های رایج درباره این اثر، شمار دقیق بیت های آن است. در حالی که برخی منابع شمار ابیات شاهنامه را حدود ۴۹٬۰۰۰ تا ۵۰٬۰۰۰ ذکر کرده اند، فردوسی در متن خود از عدد ۶۰ هزار بیت شاهنامه یاد می کند.
نسخه های خطی گوناگون مانند شاهنامه لندن و نسخه فلورانس نیز هر کدام تعداد متفاوتی از بیت ها را ثبت کرده اند. در این مقاله، با بررسی منابع معتبر تاریخی و نسخه های موجود، به اختلاف نظرها در مورد تعداد ابیات شاهنامه پرداخته شده و تلاش شده تا تصویری روشن از این موضوع ارائه شود. اگر به دنبال پاسخ این پرسش هستید که شاهنامه دقیقاً چند بیت دارد، این مقاله راهنمای کاملی برای شما خواهد بود.
پیشینه داستان های شاهنامه
بررسی پیشینه و منابع داستان های شاهنامه کار ساده ای نیست. از یک سو، میان روایت های فردوسی و گزارش های تاریخ نگاران گاه تفاوت هایی در جزئیات دیده می شود و از سوی دیگر، منابع اصلی که فردوسی برای سرایش شاهنامه از آن ها بهره برده، امروزه در دسترس نیستند. به همین دلیل، مقایسه دقیق میان شاهنامه و این منابع امکان پذیر نیست.
یکی از مهم ترین منابع فردوسی، شاهنامه ابومنصوری بود؛ اثری منثور که فردوسی برای یافتن آن تلاش بسیار کرد و بر پایه آن، اثر منظوم خود را آفرید. افزون بر این، فردوسی از داستان های مستقل دیگری نیز بهره برد که در زمان او شهرت زیادی داشتند. از جمله این داستان ها می توان به رزم بیژن و گرازان، بیژن و منیژه، رزم رستم با اکوان دیو، رستم و سهراب و دیگر نبردهای پهلوانانه رستم اشاره کرد.
فردوسی گاه روایت های خود را از زبان پیر خردمندی بازگو می کند؛ پیر مردی که به احتمال زیاد، یکی از نگارندگان شاهنامه ابومنصوری بوده است. این فرد با نام پیر خراسان معرفی می شود و همان ماخ هروی است که ابومنصور معمری او را برای گردآوری شاهنامه برگزیده بود.
همچنین ابومنصور ثعالبی در کتاب خود غرر اخبار ملوک الفارس هنگام روایت زندگی انوشیروان از شاهنامه ابومنصوری بهره گرفته است. برخی از عبارات او شباهت چشمگیری به ابیات شاهنامه دارند. برای مثال، عبارت عربیِ یا بنی انی قد اخترتک للملک علی سائرا بنائی لما تفرست فیک من الخیر با این بیت فردوسی مشابهت دارد:
خردمند شش بود ما را پسر
دل افروز و بخشنده و دادگر
ترا برگزیدم که مهتر بدی
خردمند و زیبای افسر بدی
همچنین، روایت های اسطوره ای شاهنامه در روزگار هخامنشی و ساسانی در مجالس و محافل خاص نقل می شدهاند. برای نمونه، مهری از دوره ساسانیان وجود دارد که چهره کیومرث را نشان می دهد؛ شخصیتی با بدنی پوشیده از مو و سیمایی میان انسان و حیوان، که حیوانات نیز در اطرافش دیده می شوند. این تصویر نمادی از باورهای کهن درباره آغاز انسان و پیوند او با طبیعت است.
هستی شناسی شاهنامه
هستی شناسی شاهنامه روشی است که به کشف روابط معنایی میان شخصیت های این اثر عظیم پرداخته و با هدف تحلیل عمیق تر این روابط، به بازنمایی ساختار و مفهوم شاهنامه می پردازد. این روش با بررسی ارتباطات درون متنی، درک بهتری از پیام ها و مفاهیم شاهنامه به خواننده ارائه می دهد.
ساختار شاهنامه
است شاهنامه به طور کلی به سه بخش اصلی تقسیم می شود که هر یک ویژگی های خاص خود را دارند. این تقسیم بندیها ممکن است همیشه دقیق نباشد، اما به خواننده کمک می کند تا بهتر با موضوعات مختلف اثر آشنا شود.
بخش اساطیری شاهنامه
این بخش به اساطیر و داستان های کهن اشاره دارد و به طور عمده از موضوعات اسطوره ای و شگفتی ها تشکیل شده است.
بخش پهلوانی شاهنامه
در این بخش، داستان های پهلوانی و رمانس های حماسی روایت می شود که قهرمانانی چون رستم نقش اصلی را دارند.
بخش تاریخی شاهنامه
بخش تاریخی شاهنامه به وقایع تاریخی و تاریخ نگاری دوران ساسانیان و پس از آن پرداخته و به روند تغییرات تاریخ ایران می پردازد.
ضعف های ساختاری شاهنامه
شاهنامه، اگرچه اثری عظیم و معتبر است، اما از برخی کاستی ها نیز برخوردار است. این کاستی ها شامل موارد زیر می باشد:
- تعداد زیاد داستان های میان پیوست مربوط به رستم
- دوگانه گویی در برخی داستان ها
- تکرار برخی داستان ها
- پادشاهی اسکندر و پراکندگی در روایت ها
این نقاط ضعف موجب شده اند که شاهنامه در برخی بخش ها دچار ابهام یا تناقض شود.
پیکربندی شاهنامه
برای دسته بندی شاهنامه، سه شیوه اصلی به کار گرفته شده است که هر کدام به نوبه خود به تحلیل متفاوتی از شاهنامه می پردازند. این تقسیم بندی ها به شرح زیر است:
شیوه توصیفی شاهنامه
در این شیوه، تلاش می شود تا میان اسطوره و تاریخ پیوندی برقرار شود. این تقسیم بندی به سه قسمت اصلی تقسیم می کند:
- اسطوره ای: از کیومرث تا فریدون
- پهلوانی: از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم
- تاریخی: از بهمن اسفندیار تا یزدگرد سوم
شیوه تاریخی شاهنامه
در این شیوه، شاهنامه به عنوان یک تاریخ نگاری پیوسته از تاریخ ایران در نظر گرفته می شود و تلاش می شود داستان ها با وقایع تاریخی تطبیق داده شوند:
- پیشدادیان: از کیومرث تا زوطهماسب
- کیانیان: از کیقباد تا اسکندر مقدونی
- اشکانیان: از اشک اول تا اردوان بزرگ
- ساسانیان: از اردشیر بابکان تا یزدگرد سوم
شیوه توصیفی شاهنامه
این شیوه تلاش دارد شاهنامه را در قالبی تاریخی و توصیفی معرفی کرده و سلسله مراتب سلسله های شاهی را بر اساس شجره نامه های ملی ایران دسته بندی کند:
- تاریخ اساطیری: از کیومرث تا کیخسرو
- تاریخ دین آوری: شامل لهراسپ، گشتاسپ و بهمن اسفندیار
- تاریخ روایی: از بهمن تا پایان (حمله اعراب به ایران)
این ساختار و تقسیم بندی ها به درک بهتر شاهنامه کمک کرده و خواننده را در فهم هر بخش از آن یاری می دهد.
بخش اسطوره ای شاهنامه
نخستین داستان شاهنامه
شاهنامه فردوسی با پادشاهی اسطوره ای به نام پیشدادیان آغاز می شود؛ واژه ای که به معنی نخستین قانون گذاران است. این سلسله با فرمانروایی کیومرث آغاز می شود؛ شخصیتی که در متون اوستایی نیز به عنوان نخستین انسان و پیرو اهورامزدا شناخته شده است.
شاهنامه کیومرث
کیومرث پسری به نام سیامک داشت که در نبرد با دیوان کشته شد. پس از او، هوشنگ پادشاه شد و انتقام پدر را گرفت. او اکتشافاتی چون کشف آتش و آهن، ایجاد جشن سده و ساخت لباس از پوست جانوران را انجام داد و به عنوان نخستین تمدن ساز در شاهنامه شناخته می شود.
طهمورث در شاهنامه
پس از هوشنگ، پسرش تهمورث به تخت نشست. او در مبارزه با دیوان موفق بود، برخی از حیوانات را رام کرد و آیین های نیکو و مردمی را رواج داد. تهمورث چهره ای خردمند و قانون مدار در اسطوره های ایرانی است.
شاهنامه جمشید
فرزند تهمورث، جمشید، یکی از درخشان ترین پادشاهان شاهنامه است. او ابزار جنگی، صنعت، هنر و دانش را به مردم آموخت و مردم را به چهار طبقه اصلی تقسیم کرد. با ساخت تخت پادشاهی و نشستن بر آن در روز فروردین، نوروز پایه گذاری شد. اما غرور و خود بزرگ بینی جمشید باعث شد فرّه ایزدی از او گرفته شود.
ضحاک شاهنامه
با ضعف جمشید، ضحاک از سرزمین تازیان به پادشاهی ایران رسید. او با فریب اهریمن، دو مار بر شانه هایش رویید. برای ساکت نگه داشتن این مارها، روزانه مغز دو جوان ایرانی خوراک آن ها می شد. دوران ضحاک، زمان سلطه اهریمن و سرکوب خرد و فرهنگ بود.
ضحاک و کاوه آهنگر
در واکنش به ظلم ضحاک، کاوه آهنگر قیام کرد و مردم را علیه او شوراند. فریدون، جوانی از نسل جمشید، با یاری کاوه به نبرد ضحاک رفت و او را در کوه دماوند زندانی کرد. فریدون سپس پادشاهی را میان سه پسرش تقسیم کرد: ایرج، تور و سلم.
شاهنامه فریدون
پس از کشته شدن ایرج به دست برادرانش، نوه فریدون یعنی منوچهر برای انتقام برخاست. او با کمک پهلوانانی چون نریمان و قارن، تور و سلم را شکست داد و به فرمانروایی رسید. با منوچهر، عصر جدیدی از پادشاهی در شاهنامه آغاز شد.
بخش اسطوره ای شاهنامه
بخش اسطوره ای شاهنامه تنها روایت افسانه نیست؛ بلکه بازتابی از نگاه ایرانیان باستان به جهان، تقابل نیکی و بدی، خرد و جهل، عدالت و استبداد است. این بخش بنیان گذار هویت فرهنگی و حماسی شاهنامه است.
دوره پهلوانی در شاهنامه
زال در شاهنامه
بخش زال، فرزند سام نریمان، به دلیل موی سپیدش در کودکی طرد می شود. او در کوه البرز رها شده اما سیمرغ او را می یابد و پرورش می دهد. این داستان، نماد پیوند انسان با نیروهای فراطبیعی است.
رودابه شاهنامه
زال دلباخته رودابه، دختر مهراب کابلی می شود. حاصل این ازدواج، رستم است که با کمک سیمرغ و از طریق عمل جراحی (رستمینه) به دنیا می آید؛ یکی از نخستین اشاره ها به جراحی در متون ادبی فارسی.
جنگ رستم و سهراب
رستم صاحب فرزندانی چون سهراب، فرامرز، جهانگیر، بانو گشسب و زر بانو می شود. ماجرای نبرد تراژیک رستم و سهراب یکی از نقاط عطف دوره پهلوانی است که رستم بی آن که فرزندش را بشناسد، او را می کشد.
کی قباد شاهنامه
پس از منوچهر، نوذر با ضعف خود زمینه ساز حمله تورانیان می شود. پس از او، زو و سپس گرشاسپ بر تخت می نشینند. با آمدن کی قباد، نوه فریدون، سلسله کیانیان آغاز می شود.
کی کاووس شاهنامه
کی کاووس فرزند کی قباد، پادشاهی جاه طلب است که به مازندران و هاماوران لشکر می کشد و دوبار به اسارت در میآید. هر بار رستم او را نجات می دهد. این بخش، پر از داستان های فانتزی و آموزه های اخلاقی است.
سیاوش شاهنامه
سیاوش، پسر کی کاووس، قربانی توطئه سودابه می شود و به توران می گریزد. او با فریگیس ازدواج می کند اما به تحریک گرسیوز، افراسیاب او را می کشد. این داستان نمادی از پاکی، مظلومیت و خیانت است.
کی خسرو شاهنامه
کی خسرو، فرزند سیاوش، پس از یافتن توسط گیو، به ایران باز می گردد و پس از آزمونی دشوار، به پادشاهی می رسد. او افراسیاب را می کشد و سپس از پادشاهی کناره می گیرد.
گشتاسپ شاهنامه
در دوران گشتاسپ، زرتشت دین نو را به ایران می آورد. ارجاسپ، پادشاه توران، با این دین دشمنی می ورزد و جنگ هایی در می گیرد که در آن ها اسفندیار، فرزند گشتاسپ، نقش مهمی دارد.
شاهنامه رستم
برای رسیدن به پادشاهی، اسفندیار به نبرد با رستم فرستاده می شود و در این نبرد کشته می شود. این داستان، یکی از غم انگیزترین و پیچیده ترین بخش های شاهنامه است.
بهمن شاهنامه
پس از مرگ رستم، بهمن، فرزند اسفندیار، به پادشاهی می رسد و پیوندی میان دو نسل قهرمانی و پادشاهی برقرار می شود.
شاهنامه خاورشناسان
خاورشناسانی چون هرتل و هرتسفلد، پادشاهان کیانی را با مادها یا هخامنشیان مقایسه کرده اند. برخی کی خسرو را با کوروش بزرگ برابر دانسته اند و برخی دیگر، کی بهمن را همان کوروش می دانند.
بخش تاریخی شاهنامه
روایت تاریخی در شاهنامه
شاهنامه فردوسی، تنها اثری حماسی نیست بلکه یکی از مهم ترین منابع ملی و تاریخی ایران نیز به شمار می رود. در این مقاله به بررسی روایت های تاریخی شاهنامه از دوران بهمن تا پایان پادشاهی ایران به دست اسکندر و سپس اعراب می پردازیم. این بخش از شاهنامه با اسطوره ها و روایات تاریخی درآمیخته و تصویری منحصر به فرد از تاریخ ایران باستان ارائه می دهد.
اردشیر در شاهنامه
پس از رستم، بهمن به نزد گشتاسپ فرستاده شد. گشتاسپ او را بر تخت نشاند و از آن زمان، بهمن با نام اردشیر شناخته شد. نخستین اقدام بهمن، کینخواهی از خاندان رستم بود. او زال را زندانی و فرامرز را تیرباران کرد. اما پشوتن، پسر گشتاسپ، از نفرین رودابه ترسید و از بهمن خواست تا زال و خانوادهاش را ببخشد؛ در نهایت، بهمن با بخشش آنان موافقت کرد.
همای چهرزاد
بهمن دختری به نام همای (چهرزاد) داشت که به زیبایی زبانزد بود. فردوسی دربارهاش سروده است:
پدر در پذیرفتش از نیکوی
بدان دین که خواند ورا پهلوی
همای زمانی که باردار بود، بهمن در بستر بیماری افتاد و او را به جانشینی خود برگزید. همای به مدت ۳۲ سال پادشاهی کرد.
داراب در شاهنامه
داراب، فرزند همای و بهمن، دوازده سال پادشاهی کرد. او صاحب دو پسر به نام های دارا و اسکندر شد. مادر اسکندر، ناهید، دختر فیلقوس پادشاه روم بود و اسکندر پس از پدربزرگ مادری اش پادشاه روم شد. در روایت شاهنامه، اسکندر و دارا با هم نبرد کردند که سرانجام به شکست دارا انجامید.
شاهنامه اسکندر
بخش دارا، واپسین شاه کیانی، پس از سه جنگ با اسکندر، به کرمان گریخت و درخواست صلح کرد؛ اما اسکندر نپذیرفت. در ادامه، دارا توسط یاران خود (جانوسیار و ماهیار) کشته شد و اسکندر پادشاه ایران شد. اگرچه در متون زرتشتی، اسکندر چهره ای نفرین شده دارد، اما در شاهنامه تصویری خاکستری از او ارائه شده است.
تفاوت روایت شاهنامه با منابع تاریخی
در اوستا، پادشاهی کیانیان با گشتاسپ پایان می یابد و بهمن، همای، داراب و اسکندر ذکر نشده اند. به نظر می رسد ساسانیان برای پیوند دادن خود به تاریخ کیانی، روایت های هخامنشی را به این سلسله افزوده اند.
اشکانیان در شاهنامه
فردوسی اطلاعات کمی درباره اشکانیان ارائه می دهد. تنها به نام هایی مانند ارشک، شاپور، بیژن، گودرز، نرسی و اردوان اشاره شده است. در بخشی از شاهنامه آمده:
چو کوتاه شد شاخ و هم بیخشان
نگوید جهاندیده تاریخشان
از ایشان جز از نام نشنیدهام
نه در نامه خسروان دیدهام
پایان شاهنامه
شاهنامه با سقوط یزدگرد سوم و شکست ایرانیان از اعراب پایان می یابد. فردوسی در سوگ این فروپاشی چنین می گوید:
به ایرانیان زار و گریان شدم
ز ساسانیان نیز بریان شدم
دریغ این سر و تاج و این داد و تخت
دریغ این بزرگی و این فرّ و بخت
…
چو با تخت منبر برابر کنند
همه نام بوبکر و عمَّر کنند
روایت تاریخی شاهنامه، اگرچه با اسطوره درآمیخته، اما بازتاب دهنده دغدغه های هویتی و فرهنگی ایرانیان است. این بخش ها نه تنها ارزش ادبی دارند بلکه گنجینه ای از اندیشه های ملی و تاریخی ایران زمین نیز به شمار می روند.
نسخه های شاهنامه
شاهنامه فردوسی، یکی از بزرگ ترین آثار حماسی جهان، در طول قرون متمادی در نسخه های گوناگون دست نویس و چاپی منتشر شده است. آشنایی با این نسخه ها نقش مهمی در شناخت دقیق تر این اثر ماندگار، زبان فارسی و تاریخ ایران دارد.
اهمیت نسخه شناسی شاهنامه
نسخه شناسی شاهنامه به پژوهشگران کمک می کند تا تحولات زبانی، ادبی و هنری این اثر را در طول زمان بررسی کنند. همچنین، نسخه های کهن می توانند اختلافات متنی، تغییرات املایی و افزوده های احتمالی را آشکار سازند.
نسخه های خطی شاهنامه
1. نسخه فلورانس (تاریخ کتابت: 614 هجری قمری)
قدیمی ترین نسخه شناخته شده از شاهنامه است که در کتابخانه ملی فلورانس ایتالیا نگهداری می شود. این نسخه از نظر زبان شناسی و نزدیکی به متن اصلی بسیار با ارزش است.
2. نسخه لندن (هفت اورنگ)
نسخه ای دیگر از سده هفتم هجری است که در کتابخانه بریتانیا موجود است. این نسخه نیز از کهنترین و معتبرترین نسخ شاهنامه به شمار میرود.
3. نسخه بایسنقری (سال کتابت: 833 هجری قمری)
یکی از زیباترین نسخه های مصور شاهنامه که به دستور بایسنقر میرزا در دربار تیموریان تهیه شد. این نسخه نه تنها به دلیل دقت متنی، بلکه به خاطر نگارگری ها و خط نستعلیق هنرمندانه اش ارزش بسیار دارد.
4. نسخه قاهره
این نسخه در مصر کتابت شده و نشان دهنده رواج شاهنامه در دنیای اسلام است. از نظر زبان و ساختار با دیگر نسخه ها تفاوت هایی دارد.
شاهنامه بایسنقری
نسخه های چاپ سنگی و چاپی شاهنامه
1. چاپ هند (کلکته، قرن ۱۹ میلادی)
یکی از نخستین نسخه های چاپی شاهنامه در قرن نوزدهم در کلکته منتشر شد. این چاپ در گسترش شاهنامه در خارج از ایران بسیار مؤثر بود.
2. چاپ مسکو
مهم ترین نسخه علمی و انتقادی شاهنامه است که به وسیله گروهی از ایران شناسان روسی به سرپرستی یو.اِ. برتلس و ای.م. ملکاف بین سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۱ منتشر شد. این نسخه بر اساس مقایسه بیش از ۳۰ نسخه خطی تهیه شد.
3. نسخه خالقی مطلق
دکتر جلال خالقی مطلق نسخهای انتقادی از شاهنامه را تدوین کرده که از نظر دقت و تحلیل علمی در بین محققان بسیار معتبر است. این نسخه در چند جلد منتشر شده و مبتنی بر سالها پژوهش تطبیقی میان نسخه های خطی است.
شاهنامه تفاوت نسخه ها در متن و زبان
با توجه به قدمت و گستردگی شاهنامه، نسخه های مختلف تفاوت هایی در واژگان، بیت ها، چینش ابیات و حتی نام شخصیت ها دارند. پژوهش های مقایسه ای نشان داده اند که برخی نسخه ها از اصالت بیشتری برخوردارند، در حالی که برخی دیگر دستخوش تحریف یا تغییرات محلی شده اند.
نگارگری در نسخه های شاهنامه
نسخه هایی چون شاهنامه بایسنقری، شاهنامه تهماسبی و شاهنامه قاجاری از جمله آثار برجسته هنری هستند که نگارگران بزرگ ایرانی در تصویرسازی آن ها نقش داشته اند. این نگاره ها نمایی از فرهنگ، لباس، معماری و باورهای ایرانیان در دوران مختلف را به تصویر کشیده اند.
فردوسی شاهنامه
شاهنامه از ارکان هویت زبانی و ملی ایران است و نسخه های متعددی که در ایران و خارج از ایران بازنویسی یا چاپ شده اند، در حفظ و ترویج زبان فارسی و فرهنگ ایرانی نقش مهمی ایفا کرده اند. نسخه های شاهنامه، گنجینه هایی بی بدیل از فرهنگ، هنر و ادبیات فارسی هستند. شناخت و بررسی این نسخه ها نه تنها ما را به متن اصیل فردوسی نزدیک تر می کند، بلکه زمینه ای برای فهم بهتر تاریخ فرهنگی و هنری ایران فراهم می سازد.
⏬مقالات پیشنهادی برای شما عزیزان⏬