
عُمَر خَیّام نِیشابوری که خیامی و خیامی النّیسابوری هم نامیده شده است، همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر رباعیسرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی بود. در این بخش از وب سایت ادبیات فارسی، به معرفی و توضیح زندگینامه خیام نیشابوری می پردازیم. با ما همراه باشید تا با این موضوع بیشتر آشنا شوید.
نام | غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری |
---|---|
لقب | حکیم حجة الحق |
تولد | ۱۸ مه ۱۰۴۸ |
مرگ | ۴ دسامبر ۱۱۳۱ |
محل تولد | نیشابور – خراسان |
ملیت | ایران |
پیشه | فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر |
بیوگرافی خیام نیشابوری
عمر خیام نیشابوری، یکی از چهرههای درخشان فرهنگ و تمدن ایران، نهتنها در ادبیات بلکه در ریاضیات، فلسفه، نجوم و علوم دیگر نیز جایگاهی ممتاز دارد. نام کامل او «غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری» است. او در قرن پنجم هجری (قرن یازدهم میلادی) میزیست، دورهای که ایران تحت حکومت سلسلههای مختلفی چون سلجوقیان قرار داشت و از نظر علمی و فرهنگی در حال شکوفایی بود.
خیام نیشابوری کیست
نام کامل : غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری
متولد : ۱۸ مه ۱۰۴۸
محل تولد : نیشابور – خراسان
خیام نیشابوری چه کسی هست
عمر خیام در سال ۴۳۹ هجری قمری (۱۰۴۸ میلادی) در شهر نیشابور، یکی از مراکز مهم فرهنگی و علمی خراسان بزرگ، به دنیا آمد. لقب «خیام» به معنای خیمهدوز است و گفته میشود پدر یا نیاکان او به این حرفه مشغول بودند. خیام از همان کودکی نبوغ خارقالعادهای در ریاضی و علوم دیگر از خود نشان داد.
او تحصیلات خود را در نیشابور آغاز کرد و بعدها به شهرهای بزرگی چون بلخ، سمرقند، ری و اصفهان نیز سفر کرد و با دانشمندان بزرگ زمان خود از جمله نظامالملک طوسی، وزیر مشهور سلجوقی، و حسن صباح، مؤسس فرقه اسماعیلیه، آشنا بود.
ملیت خیام نیشابوری
خیام یکی از شاعران بزرگ و بنام ایران است.
اصالت خیام نیشابوری
در شهر نیشابور، یکی از مراکز مهم فرهنگی و علمی خراسان بزرگ، به دنیا آمد.
سن خیام نیشابوری
خیام در سال ۱۸ مه ۱۰۴۸ چشم به جهان گشود و در سال ۴ دسامبر ۱۱۳۱فوت کرد. این شاعر بزرگ 83 سال عمر کرد.
خیام نیشابوری اهل کجاست
همانطور که از اسم این شاعر مشخص است او اهل نیشابور است.
خیام نیشابوری
گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده است، ولی آوازهٔ وی مدیون رباعیات منسوب به اوست که شهرت جهانی دارد. آوازهٔ وی در غرب بهطور مشخص بیشتر مدیون ترجمهٔ ادوارد فیتزجرالد از رباعیات او به زبان انگلیسی است.
عمر خیام
عمر خیام، شاعر، ریاضیدان و فیلسوف برجستهٔ ایرانی، در سدهٔ پنجم هجری قمری (قرون وسطی) در شهر نیشابور متولد شد. در آن زمان، نیشابور از مراکز مهم دین زرتشتی بود و این احتمال مطرح شده که پدر خیام یک زرتشتی بوده باشد که بعدها به اسلام گرویده است. نام کامل او در متون عربی «ابوالفتح عمر بن ابراهیم الخیام» ذکر شده و در زبان فارسی معمولاً به عنوان «حکیم عمر خیام» از او یاد میشود.
خیام
واژهٔ «خیام» در عربی به معنای خیمهدوز است، که احتمالاً اشاره به حرفهٔ اجدادی او دارد. نویسندهای مانند بیهقی، که با خیام آشنایی داشت، با ذکر جزئیات طالع او، اطلاعاتی ارزشمند برای تعیین تاریخ تولدش ارائه کرده است. بر این اساس، روز ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ هجری قمری معادل ۱۸ می ۱۰۴۸ میلادی به عنوان تاریخ دقیق تولد وی شناخته میشود.
زندگی خیام نیشابوری
خیام در دوران میانسالی زیر نظر امام موفق نیشابوری به تحصیل پرداخت و در زمینههای فقه، حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستارهشناسی مهارت یافت. همچنین گفته شده که او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی آموخته است. خیام شاگرد بهمنیار، ریاضیدان زرتشتی مشهور، بوده و در دورهای تحت سرپرستی اهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی مهم دربارهٔ معادلههای درجه سوم تحت عنوان رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله نوشت که بعدها آن را به خواجه نظامالملک طوسی تقدیم کرد.
او مدتی به دعوت ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا مدیریت رصدخانهٔ ملکشاهی را بر عهده گیرد. خیام طی هجده سال اقامت در اصفهان زیج ملکشاهی را تنظیم کرد و گاهشمار جلالی را تدوین نمود، هرچند پس از مرگ ملکشاه این گاهشمار مورد استفاده گسترده قرار نگرفت. علیرغم فعالیت او به عنوان ستارهشناس در دربار، گفته میشود که باور شخصی خیام نسبت به ستارهشناسی بیشتر علمی بوده تا اعتقادی.
خیام زندگی نامه
از دیگر دستاوردهای مهم خیام میتوان به نگارش رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس اشاره کرد، که به مباحث خطوط موازی و نظریهٔ نسبتها پرداخته است. همچنین حکایات بیانگر آن هستند که او زمانی سلطان سنجر را که در کودکی دچار بیماری آبله بود درمان کرده است. با مرگ ملکشاه و کشته شدن نظامالملک، حمایت مالی از فعالیتهای خیام متوقف شد و او مجبور به ترک اصفهان و مهاجرت به مرو، پایتخت جدید سلجوقیان، شد.
احتمال دارد که رسالههای میزان الحکم و قسطاس المستقیم نیز در همین دوره نوشته شده باشند. در مورد زندگی شخصی خیام گفته شده که او هرگز ازدواج نکرده است. آرامگاه خیام اکنون در باغی در شهر نیشابور واقع شده که طراحی آن توسط هوشنگ سیحون انجام شد و در فروردین ۱۳۴۲ شمسی افتتاح گردید.
خیام بین سالهای ۵۱۵ تا ۵۲۰ هجری قمری چشم از جهان فروبست. از میان تاریخهای مختلفی که تذکرهنویسان برای وفات او ذکر کردهاند، سال ۵۱۶ هجری قمری بیشترین پذیرش را داشته است. آرامگاه وی در همان باغی قرار دارد که امامزاده محروق نیز در آن جای گرفته است.
خیام بیوگرافی
عمر خیام یکی از بزرگترین ریاضیدانان قرون وسطی است. شهرت علمی او بهویژه در ریاضیات و نجوم چنان بود که در زمان حکومت ملکشاه سلجوقی، به دعوت خواجه نظامالملک، به رصدخانه سلطنتی اصفهان دعوت شد. در آنجا بهمدت ۱۸ سال به کار تحقیقاتی پرداخت. مهمترین دستاورد علمی او اصلاح گاهشماری ایران بود که به تقویم جلالی شهرت دارد. این تقویم از دقت بسیار بالایی برخوردار بود و حتی دقیقتر از تقویم میلادی امروزی شناخته میشود.
خیام از معدود شخصیتهایی در تاریخ ایران است که هم در جهان شرق و هم در غرب، هم در علم و هم در ادب، تأثیرگذار بوده است. او بهعنوان نماینده خرد ایرانی، شکگرایی فلسفی، زیباییشناسی زبانی و دقت علمی شناخته میشود. او شاعری است که لذت را با تأمل، و تردید را با درک عمیق هستی درآمیخت و همین ترکیب او را به یکی از ماندگارترین چهرههای فرهنگ بشری بدل کرده است.
ریاضیات عمر خیام
شهرت جهانی خیام بیش از هر چیز مدیون رباعیات اوست. رباعیهای خیام بیشتر درونمایههایی چون:
-
ناپایداری و بیوفایی دنیا
-
شادخواری و لذت از لحظه اکنون
-
اندیشه به مرگ و فنا
-
نقد باورهای خشک دینی و تقدیرگرایی
-
پرسشهای فلسفی درباره آفرینش و خالق
را در خود دارند. زبان رباعیات خیام ساده، روان، عمیق و گاه آمیخته با طنز تلخ است.
رباعیات خیام
اگرچه رباعیات فراوانی با نام خیام بر جای مانده، اما بررسیهای دقیق نشان میدهد که تنها حدود ۸۰ تا ۱۲۰ رباعی بهطور قطعی از آن اوست. دیگر رباعیها ممکن است به پیروان سبک خیام تعلق داشته باشند. ترجمهٔ این رباعیات توسط ادوارد فیتزجرالد در قرن نوزدهم میلادی باعث شهرت جهانی خیام شد و نام او را در جهان غرب با عنوان «poet of doubt and wine» یعنی شاعر تردید و شراب، گسترش داد.
آثار خیام
۱. رباعیات خیام
مجموعهای از رباعیها با مضامین فلسفی، اخلاقی، هستیگرایانه و گاه عرفانی.
۲. رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله
اثری مهم در علم جبر که در آن خیام معادلات درجه سوم را تحلیل و حل میکند.
۳. شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس
تفسیری بر بخشهایی از کتاب اصول اقلیدس، شامل مسائل پیچیده هندسی.
۴. رسالهای در طبیعیات
آثاری پراکنده درباره مسائل مربوط به فلسفه طبیعی و جهانشناسی.
۵. تقویم جلالی
تقویمی بسیار دقیق که به همراه گروهی از اخترشناسان تنظیم کرد و سال آغاز آن ۴۵۷ هجری قمری است.
۶. نوروزنامه (منسوب)
کتابی منثور درباره جشن نوروز، آداب، آیینها و ارزشهای فرهنگی ایران. البته نسبت آن به خیام قطعی نیست.
اشعار خیام در مورد خدا
اشعار خیام دربارهٔ خدا و باورهای دینی از برجستهترین و جنجالبرانگیزترین بخشهای رباعیات اوست. او با نگاهی شکگرایانه، فلسفی و انتقادی به مفاهیم خدا، آفرینش، تقدیر، بهشت و دوزخ مینگرد. خیام اغلب پرسشهایی بنیادین دربارهٔ عدل الهی، سرنوشت انسان، و چرایی آفرینش مطرح میکند، بدون آنکه همیشه پاسخی قطعی برای آنها ارائه کند.
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
در دایرهای کامد و بیرون نرود
کز حکم قضا سر به درون نگذارد
نگریستم اندرون این چرخ کبود
بس راز که دیدم که نتانم شمرد
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش:
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزهفروش؟
ما لعبتکانیم و فلک لعبتباز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یک یک باز
گویند کسان بهشت با حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
کاواز دهل شنیدن از دور خوش است
پیش از من و تو لیل و نهاری بودهست
گردنده فلک نیز به کاری بودهست
هر جا که قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشمنگاری بودهست
در مجموع، خیام خدا را در مقام یک آفریدگار میبیند اما غالباً از درک خواست و حکمت او عاجز است. او بیشتر به جای مدح و ستایش، با لحن پرسشگر، متفکر و گاه معترض به جایگاه انسان در برابر قدرت الهی مینگرد. او نمیکوشد حقیقت را تحمیل کند، بلکه میپرسد و ذهن را به تأمل وامیدارد.
اشعار خیام در مورد عشق
اشعار عمر خیام دربارهٔ عشق مانند دیگر رباعیاتش، آمیزهای از لذتگرایی، تردید فلسفی و تأمل در ناپایداری دنیاست. او در این اشعار، عشق را همردیف با شراب و شادی و راهی برای رهایی از رنج زندگی و بیثباتی جهان میبیند. برخلاف شعرای عارفمسلک که عشق را نردبانی به سوی حقیقت میدانند، خیام به عشق بیشتر با نگاهی لذتجویانه، انسانی و زمینی نگاه میکند.
اگر با دل من یار نباشی چه کنم؟
بی باده اگر خمار نباشی چه کنم؟
من با تو چنانم ای نگار دلخواه
که گر با توام انکار نباشی، چه کنم؟
آن قصر که با چرخ همیزد پهلو
بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای
بنشسته و میگفت که کوکو، کوکو!
برخیز و بیا بتا برای دل ما
حل کن به جمال خویش مشکل ما
یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم
زآن پیش که کوزهها کنند از گل ما
تا کی ز قدیم و ماضی اندیشم؟
در کار جهان چرا کنکاشم؟
می نوش که عمر جاودانی این است
خود حاصل آدمی چه باشد؟ هش باش!
بر لب تو دل بستهام ای جان جهان
وز خندهات آموختهام راز نهان
بگذر ز ملامت رقیبان، بگذر
زان پیش که بگذرد زمان از تن و جان
عشق در شعر خیام گاه با کامجویی از معشوق همراه است، گاه با یادآوری گذر عمر، و گاه با تمسخر زهد و ریا. او عشق را فرصتی زودگذر میداند که باید آن را غنیمت شمرد، چراکه نه گذشته بازمیگردد و نه آینده روشن است.
اشعار ممنوعه خیام
اشعاری که به عنوان «اشعار ممنوعه خیام» شناخته میشوند، معمولاً آن دسته از رباعیات او هستند که مفاهیم ضدسنت، ضدریا، تردید در امور دینی، انتقاد از باورهای رایج، یا ستایش لذت و شراب در آنها دیده میشود. این رباعیات در طول تاریخ از سوی برخی حکومتها یا محافل مذهبی مورد انتقاد، سانسور یا حذف قرار گرفتهاند.
البته خیام بهصراحت بیدین یا لامذهب نبوده، اما در رباعیاتش با لحنی شکگرایانه و پرسشگرانه به موضوعاتی چون معاد، آفرینش، بهشت و دوزخ، و سرنوشت انسان پرداخته که در فضای سنتی مذهبی خوشایند نبوده است.
رباعیهایی مانند:
میخوار که در سرشت ما ریختند
با زاهد خشکمغز نیرنگی چیست؟
او میخورد اندر نهان و ما در آشکار
بهتر ز هزار ساله ریاکاری چیست؟
این اشعار، بهویژه در دورههایی از تاریخ ایران و جهان اسلام، در فهرست آثار نامطلوب قرار گرفتند یا تنها بهصورت غیررسمی دستبهدست میگشتند.
برخی رباعیات منسوب به خیام که در دسته اشعار ممنوعه قرار میگیرند، با تردید در انتساب روبهرو هستند. بسیاری از نسخههای رباعیات خیام پس از قرنها دستنویسی و نقلقول، دچار افزایش ابیات غیر اصیل شدهاند.
خیام خوانی
خیامخوانی اجرای رباعیات عمر خیام همراه با موسیقی سنتی ایرانی است. این اجراها اغلب با سازهایی مانند تار، نی و سهتار همراهاند و با لحنی تأملبرانگیز و فلسفی خوانده میشوند. هدف خیامخوانی، انتقال مفاهیم عمیق اشعار خیام مانند ناپایداری دنیا، لذت بردن از لحظه اکنون، و شکورزی است. هنرمندانی چون شهرام ناظری از چهرههای برجسته این سبک اجرا هستند.
آرامگاه خیام
آرامگاه عمر خیام نیشابوری در شهر نیشابور، زادگاه او، واقع شده و یکی از نمادهای مهم فرهنگی ایران است. این بنا در سال ۱۳۴۱ خورشیدی به طراحی معمار برجسته هوشنگ سیحون ساخته شد و تلفیقی از معماری مدرن و نمادهای علمی و فلسفی خیام است.
ساختمان آرامگاه، با سازهای دوازدهضلعی و پوشش شبکهای بلند، نمادی از تعالی اندیشه و روح است. سنگ قبر در پایین بنا و در فضای باز و آرامی قرار دارد.
آرامگاه خیام در کنار آرامگاه عطار نیشابوری و کمالالملک قرار دارد و یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری نیشابور به شمار میرود. طراحی آن بازتابی از شخصیت چندوجهی خیام در زمینههای ریاضی، نجوم، فلسفه و شعر است.
⏬مقالات پیشنهادی برای شما عزیزان⏬
زندگی نامه رودکی – Rudaki biographyاشعار زیبای مولانازندگی امیلی دیکینسون