کنایه جمله یا عبارتی است که معنای اصلی آن پنهان و غیرمستقیم است، در حالی که ظاهری معمولی دارد. در این بخش از وب‌ سایت ادبیات فارسی، به معرفی و توضیح آرایه ادبی کنایه می‌ پردازیم. با ما همراه باشید تا با این موضوع بیشتر آشنا شوید.

کنایه چیست

کنایه یک آرایه ادبی در زبان فارسی است که به معنای استفاده از واژه‌ ها یا عبارات برای بیان مفهوم یا پیامی غیر از معنای ظاهری آن‌ ها است. در واقع، در کنایه، معنای اصلی به‌ طور غیرمستقیم و با استفاده از اشاره و رمزی بیان می‌ شود.
مثال: اگر گفته شود فلانی همیشه چشمانش برق می‌ زند، منظور از این جمله ممکن است این باشد که آن فرد همیشه در حال تیز بینی، دقت یا هوشیاری است، اما این مفهوم به‌ طور غیرمستقیم و با استفاده از تصویر برق زدن چشمان بیان می‌ شود.

کنایه یعنی چه

کنایه معنای بیان چیزی به صورت غیرمستقیم و با استفاده از اشاره و دلالت است. در کنایه، به جای گفتن صریح و مستقیم مطلب، به شکلی غیرمستقیم آن را بیان می‌ کنند تا تاثیر معنایی و احساسی بیشتری بگذارند.
برای مثال، اگر گفته شود آن مرد همیشه در دلش آتشی دارد که هیچ‌ کس از آن باخبر نیست، در حقیقت به طور غیرمستقیم به داغی درونی، خشم یا ناراحتی آن فرد اشاره شده است.

ویژگی‌ های کنایه 

  • غیرمستقیم بودن: برخلاف معنای ظاهری، معنای اصلی به طور غیرمستقیم منتقل می‌ شود.
  • استفاده از نشانه‌ ها: معمولاً در کنایه از واژه‌ ها و جملاتی استفاده می‌ شود که معناهایی بیشتر از ظاهرشان دارند.
  • توانایی القای احساسات: کنایه‌ ها قادر به انتقال پیام‌ های احساسی و معنوی عمیق‌ تر هستند.

مثال دیگر از کنایه: او همیشه با نگاه‌ هایش آب را در دل‌ های مردم می‌ ریزد که اشاره به فردی است که رفتارهایش تاثیر عمیق و عاطفی بر دیگران می‌ گذارد. 

کاربرد آرایه کنایه

آرایه کنایه یکی از ابزارهای ادبی است که در زیباسازی کلام نقش مهمی دارد. این آرایه در شعر و نثر به‌ طور گسترده‌ ای مورد استفاده قرار می‌ گیرد و نویسندگان و شاعران از آن برای ایجاد عمق و زیبایی در آثار خود بهره می‌ برند. در ادبیات فارسی، کنایه به‌ ویژه در ضرب‌ المثل‌ ها کاربرد زیادی دارد و در مکالمات روزمره نیز به وفور استفاده می‌ شود.

مالارمه، نویسنده فرانسوی، درباره تأثیر آرایه کنایه به زبان ساده می‌ گوید:
اگر چیزی را به همان نامی که دارد، یعنی نام اصلی‌ اش، بنامیم، سه‌ چهارم لذت و زیبایی بیان را از دست داده‌ایم؛ زیرا تلاش ذهن برای ایجاد ارتباط میان معانی و اجزای سازنده خیال به این ترتیب از میان می‌ رود.

در فرهنگ‌ نامه، کلمه کنایه به معنی سخن پوشیده یا غیر صریح آمده است و به آن اصطلاحاً گوشه‌ زدن هم می‌ گویند. این به معنای سخن گفتن به صورت پوشیده است؛ یعنی جمله‌ ای که به‌ طور همزمان دو معنی دارد، یکی نزدیک و ظاهری و دیگری دور و پنهان، که معمولاً منظور گوینده همان معنای دور و پنهان است.

نکته یک: کنایه به معنای دور و باطنی را مُکنی‌ عنه و به معنای نزدیک و ظاهری را مکنی‌ به می‌ نامند.
نکته دو: کنایه معمولاً در یک جمله یا ترکیب خاص به‌ کار می‌ رود.

بهترین کنایه های ادبیات فارسی

بهترین کنایه‌ های ادبیات فارسی اغلب به صورت نیشخند و طعنه‌ ای پیچیده و همراه با لطافت در قالب جملات آمده‌اند.

کاربرد آرایه کنایه در زبان 

در طول تاریخ، کنایه یکی از مؤثرترین ابزارهای بیانی برای شاعران، نویسندگان و اهالی سخن بوده است. آن‌ ها با بهره‌ گیری از این آرایه، مفاهیم انتقادی یا حساس را به شیوه‌ ای غیرمستقیم و کم‌ خطر بیان می‌ کردند.
از دیگر کاربردهای مهم کنایه، تأکید بر معنا و بزرگ‌ نمایی مفاهیم است. استفاده از کنایه می‌ تواند قدرت و تأثیر گذاری سخن را چند برابر کند.

همچنین، این آرایه به کلام جلوه‌ ای راز آلود و معما گونه می‌ بخشد؛ به همین دلیل، بزرگان ادب فارسی برای آفرینش زیباترین کنایه‌ ها، از آن بهره برده‌اند. افزون بر این، کنایه راهی مؤدبانه برای بیان ناگفته‌ هاست و به همین علت، جایگاهی خاص در میان علاقه‌ مندان به زبان و ادب دارد.

چگونه آرایه‌ ی کنایه را تشخیص دهیم

برای شناسایی آرایه‌ی کنایه، معمولاً از دو روش اصلی استفاده می‌ شود:

  • روش اول: بررسی معنای جمله در بستر متن
    اگر در یک جمله یا عبارت، فعلی به کار رفته باشد که معنای ظاهری‌ اش بی‌ ربط یا نامفهوم به نظر برسد، احتمالاً با یک کنایه روبه‌ رو هستیم. در چنین مواردی باید معنای دورتر و غیرمستقیم آن را در نظر گرفت. 

برای مثال، زمانی که در میانه‌ ی یک بحث کسی می‌ گوید: پایت را از کفش من در بیار، منظورش این نیست که واقعاً کسی پایش را در کفش او کرده، بلکه کنایه‌ ای است از اینکه در کار من دخالت نکن.

  • روش دوم: توجه به نشانه‌ ها و واسطه‌ های معنایی
    راه دیگر برای تشخیص کنایه، دقت به نشانه‌ هایی است که به انتقال معنای غیرمستقیم کمک می‌ کنند. این نشانه‌ ها واسطه‌ ای هستند میان معنای ظاهری و معنای اصلی جمله.

مثلاً وقتی کسی می‌ گوید: رخت بسته‌ ام، منظورش واقعاً جمع‌ کردن لباس‌ ها نیست، بلکه کنایه‌ ای است از این‌ که آماده‌ ی رفتن هستم.

  • نکته‌ ی مهم:
    در بسیاری از موارد، برای تشخیص دقیق کنایه باید هر دو روش بالا را به‌ صورت همزمان به کار گرفت تا هم معنای پنهان روشن شود و هم نشانه‌ های آن درست درک شود.

انواع آرایه کنایه

انواع آرایه کنایه

انواع کنایه از نظر مکنی عنه

انواع کنایه از نظر مکنی عنه

اگر در کنایه، معنای غیرمستقیم و دوری از یک اسم، صفت یا فعل مد نظر باشد، به آن کنایه مکنی‌ عنه گفته می‌ شود.
این نوع کنایه در سه دسته جای می‌ گیرد:

کنایه از موصوف

در این نوع کنایه، معنای غیرمستقیم یا معنی دور به یک اسم باز می‌ گردد. به‌ عبارتی، هدف اصلی کنایه اشاره به خود اسم یا موصوف است که با استفاده از صفات، عبارات وصفی یا اضافی به‌ طور غیرمستقیم بیان می‌ شود.

نمونه‌ ای از شعر حافظ:
گفت آن یار که از او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می‌ کرد

در این بیت، تعبیرهای بالای دار بودن و هویدا کردن اسرار کنایه‌ هایی هستند که به شخصیت تاریخی منصور حلاج اشاره دارند؛ کسی که به دلیل بیان حقایق عرفانی به دار آویخته شد.

کنایه از صفت

زمانی که یک یا چند صفت به‌ طور غیرمستقیم به صفتی دیگر اشاره داشته باشند و آن را در ذهن مخاطب تداعی کنند، به آن کنایه از صفت گفته می‌ شود.

نمونه‌ها:
چشم و گوش بسته: کنایه از فردی بی‌ خبر و ناآگاه
بی‌سر و پا: کنایه از شخصی بی‌ ادب، فرومایه و ناپسند

کنایه از فعل

بخش بزرگی از کنایه‌ های رایج در ادبیات فارسی از افعال یا مصدر ها ساخته شده‌ اند؛ به این معنا که فعل یا مصدر به‌ کار رفته در ظاهر معنایی دارد، اما در باطن به مفهوم یا فعلی دیگر اشاره می‌ کند.

نمونه‌ ها:
از پا درآوردن: کنایه از شکست دادن یا نابود کردن
زخم زبان زدن: کنایه از طعنه زدن یا نیش‌ و کنایه گفتن

انواع کنایه از نظر وضوح 

انواع کنایه از نظر وضوح 

کنایه تلویح

کنایه تلویحی یکی از پیچیده‌ ترین انواع کنایه‌ ها است که در آن مکنی‌ به‌ طور غیرمستقیم و به‌ صورت تلویحی به مکنی‌ عنه اشاره دارد. این نوع کنایه بیشتر در متون قدیمی دیده می‌ شود و به‌ دلیل تغییرات فرهنگی و زبانی، فهم آن کمی دشوارتر است.

برای نشان دادن آرایه کنایه به زبان ساده، مثالی از حافظ می‌ زنیم: برو از خانه گردون به در و نان مطلب كاين سیه کاسه به آخر بكشد مهمان را سيه كاسه: اشاره به بخیل بودن دارد. در این مثال، برای درک معنای مکنی‌ عنه، ذهن باید از چندین مرحله عبور کند تا به هدف اصلی پی ببرد.

ابتدا باید از سیاهی کاسه به‌ واسطه ناتمیز بودن آن، به نبودن غذا در آن پی برد. سپس از این نکته به نتیجه می‌ رسیم که مهمان در آن خانه نبوده و در نهایت، بخیل بودن صاحب کاسه استنتاج می‌ شود.

کنایه رمز

در این نوع کنایه، همان‌ طور که از نامش پیداست، نشانه‌ هایی که از مکنی‌ به به مکنی‌ عنه منتقل می‌ شوند، واضح و روشن نیستند و بیشتر شبیه به رمز یا معما به نظر می‌ آیند. این رمزها گاهی آنقدر پیچیده و مبهم هستند که مقصود اصلی به‌ طور کامل قابل درک نمی‌ شود.

مثال: عاشق بکشی به تیر غمزه چندان که به دست چپ شماری دست چپ شماری: در اینجا، کنایه به بزرگی عدد اشاره دارد. در گذشته برای شمارش اعداد یکان و دهگان از انگشتان دست راست استفاده می‌ شد و برای هزارگان و صدگان از انگشتان دست چپ کمک می‌ گرفتند.

کنایه ایما

این نوع کنایه برخلاف کنایه‌ های تلویحی و رمزی، یکی از ساده ترین و متداول‌ ترین انواع کنایه‌ ها به شمار می‌ رود. در ایما، واسطه‌ ها به‌ طور روشن و واضح ما را به سمت مکنی‌ عنه هدایت می‌ کنند و هدف از آن برای مخاطب قابل فهم است.
مثال:
پخته‌ خوار (آماده‌ خور): کنایه‌ ای از تنبلی

کنایه تعریض

این نوع کنایه بیشتر برای نصیحت یا انتقاد به کار می‌ رود و به طور کلی بدون اشاره به مخاطب خاصی بیان می‌ شود، به طوری که مقصود به وضوح قابل درک است. گاهی اوقات، گوینده با استفاده از صفتی مثبت، اشتباه یا ضعف مخاطب را به صورت غیرمستقیم و به شوخی به نقد می‌ کشد. آثار سعدی نمونه‌ ای از بهترین کنایه‌ های ادبیات فارسی را ارائه می‌ دهند.

به این مثال توجه کنید: بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
در اینجا کنایه‌ ای به کسی است که در غیاب یک بزرگ از او بدگویی می‌ کند.

انواع کنایه از نظر انتقال معنا 

انواع کنایه از نظر انتقال معنا 

در این نوع آرایه، کنایه به زبان ساده بر اساس سر راست‌ بودن و وضوح رابطۀ مکنی‌ به و مکنی‌ عنه تعریف می‌ شود و به دو زیر شاخه تقسیم می‌ شود:

  • کنایه بعید (دور)
  • کنایه قریب (نزدیک)

کنایه دور

در کنایه دور، رابطه بین مکنی‌ به و مکنی‌ عنه به‌ طور واضح مشخص نیست. به همین دلیل، تشخیص مقصود جمله یا عبارت در این نوع کنایه سخت می‌ شود و نیاز به دقت و تحلیل بیشتر دارد.

مثال از نظامی: بزرگی بایدت دل در سخا بند
سر کیسه به بند گندنا بند

در اینجا، سرکیسه که به‌ طور مستقیم با برگ گندنا بسته نمی‌ شود، نشانگر این است که این نوع کنایه به‌ راحتی قابل درک نیست. برای فهم دقیق‌ تر این آرایه باید معنی آن را به‌ طور ضمنی تحلیل کرد.
تفسیر: چون برگ گندنا زود پاره می‌شود و محکم نیست، نمی‌توان سر کیسه را با آن بست. بنابراین، این تصویر به‌نوعی نشان می‌دهد که کیسه باز می‌ماند و از این طریق مفهوم در پشت کنایه نمایان می‌شود.

کنایه نزدیک

در کنایه نزدیک، رابطه بین مکنی‌ به و مکنی‌ عنه روشن و مشخص است و منظور از کنایه به‌ راحتی قابل درک است. این نوع کنایه، برخلاف کنایه بعید، به سرعت به ذهن خواننده یا شنونده منتقل می‌ شود.

مثال از حافظ: که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز
ز مشکلات طریقت، عنان متاب ای دل

در اینجا، واژه عنان‌ تاباندن که به معنای سرپیچی و روی‌ برگرداندن است، کنایه‌ ای از سرپیچی در مسیر درست را به‌ طور غیرمستقیم بیان می‌ کند. این تصویر ذهنی به‌ راحتی مفهوم می‌ شود و رابطه‌ ای نزدیک بین مکنی‌ به (عنان) و مکنی‌ عنه (سرپیچی) برقرار است.

در نتیجه، تفاوت اصلی میان کنایه‌ های بعید و قریب در میزان وضوح و نزدیکی رابطه بین مکنی‌ به و مکنی‌ عنه است که در کنایه‌ های قریب مشخص‌ تر و در کنایه‌ های بعید نیاز به تفسیر و تحلیل بیشتر دارد.

شباهت‌ های ایهام و آرایه کنایه

ایهام و کنایه از نظر این که می‌ توانند دو معنای مختلف را به طور همزمان در خود جای دهند، به یکدیگر شباهت دارند.

تفاوت آرایه کنایه و ایهام 

این دو آرایه از جنبه‌ های مختلف با هم تفاوت دارند. اولین تفاوت این است که ساختار آن‌ ها با یکدیگر متفاوت است. در ایهام، یک کلمه وجود دارد که دو معنی مختلف را به همراه دارد، در حالی که در کنایه، یک عبارت یا جمله‌ ای وجود دارد که از آن دو برداشت معنایی مختلف می‌ شود.

دومین تفاوت به کاربرد معنی‌ های این دو آرایه مربوط می‌ شود. در ایهام، هر دو معنی کلمه مورد نظر در نظر گرفته می‌ شود و هدف از استفاده از این آرایه همین است. اما در کنایه، فقط معنای غیرمستقیم و دور از ذهن مدنظر قرار می‌ گیرد.

نمونه‌ ای از ایهام: حکایت لب شیرین کلام فرهاد است. کلمه شیرین در اینجا هم به معنای خوش‌ طعم و هم به معنای معشوقه‌ ی فرهاد، ایهام دارد.

نمونه‌ ای از کنایه: نخود سیاه خریدن. این عبارت کنایه از فریب خوردن یا به نوعی در دام افتادن است. در حقیقت، نخود سیاه چیزی واقعی نیست؛ بنابراین ظاهر جمله هیچ معنی خاصی نمی‌ دهد.

رابطه آرایه کنایه با آرایه های استعاره و مجازه

برای تشخیص این سه آرایه پر کاربرد در ادبیات، بهتر است ابتدا تعاریف کوتاهی از آرایه مجاز و استعاره ارائه دهیم.

مجاز: در این آرایه، وقتی کلمه‌ ای در معنای حقیقی خود به کار نمی‌ رود، آن را مجاز می‌ نامیم. در این حالت، رابطه‌ ای میان معنای حقیقی و مجازی کلمه برقرار است.

استعاره: استعاره به نوعی تشبیه گفته می‌ شود که در آن یکی از طرفین تشبیه، یعنی مشبه یا مشبه‌ به حذف شده است. همچنین، استعاره نوعی مجاز است که در آن رابطه میان معنای حقیقی و مجازی کلمه مبتنی بر شباهت است.

شباهت کنایه با استعاره و مجاز

آرایه‌ های کنایه، استعاره و مجاز به دلیل شباهت‌ های ساختاری گاهی موجب اشتباه می‌ شوند. این شباهت‌ ها به این دلیل است که هیچ‌ کدام از این آرایه‌ ها در معنای لغوی و ظاهری خود به کار نمی‌ روند.

تفاوت کنایه با آرایه استعاره و مجاز

تفاوت اول: یکی از تفاوت‌ های اصلی استعاره و مجاز با کنایه در ساختار آنها است. در حالی که استعاره و مجاز معمولاً به یک کلمه اشاره دارند، کنایه معمولاً به یک عبارت یا جمله اطلاق می‌شود.

تفاوت دوم: تفاوت دیگر در این است که در استعاره و مجاز ممکن است معنای ظاهری به تنهایی معنا و مفهوم دقیقی نداشته باشد، در حالی که در کنایه، هم معنای ظاهری و هم معنای دور از ذهن صحیح است، ولی معنای دور مدنظر است.

برای درک بهتر، به مثال‌ های زیر توجه کنید:

صدای شادی ورزشگاه: در اینجا، ورزشگاه به‌ طور مجازی به جمعیت حاضر در ورزشگاه اشاره دارد. چون ورزشگاه به‌ تنهایی صدایی ندارد، معنای ظاهری آن منطقی نیست.

زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت: در این مثال، کاروانسرا استعاره و مجاز از جهان است و کاروان مجاز از انسان است. معنای ظاهری منطقی نیست، اما معنای دور در اینجا مد نظر است.

شکم را صابون زدن: این عبارت یک کنایه است که به معنای وعده دادن به خود برای خوردن چیزی است. در اینجا، معنای دور، یعنی وعده دادن، مد نظر است.

تفاوت کنایه و ضرب‌ المثل

ضرب‌ المثل‌ها جملاتی هستند که معمولاً از یک حکایت یا داستان نشأت می‌ گیرند و معنای روشنی دارند. برای جلوگیری از اشتباه با کنایه، باید در نظر داشت که کنایه‌ هایی که ریشه داستانی ندارند، ضرب‌ المثل محسوب نمی‌ شوند.

از طرف دیگر، کنایه‌ هایی که به یک داستان یا رویداد خاص مرتبط هستند، به‌ عنوان ضرب‌ المثل شناخته می‌ شوند. مثلاً ضرب‌ المثل کنایی دسته‌ گل به آب دادن.

مثال برای کنایه

در اینجا چند ضرب‌المثل شناخته شده با معنای کنایی آورده شده است:

  • آب در هاون کوبیدن
    معنی: این ضرب‌ المثل به معنای تلاش بی‌ ثمر یا بی‌ فایده است. وقتی که فردی برای انجام کاری که نتیجه‌ ای ندارد، تلاش می‌ کند، از این ضرب‌ المثل استفاده می‌ شود.

 

  • گرگ زاده، گرگ می‌ شود
    معنی: این ضرب‌ المثل به این اشاره دارد که خصوصیات و رفتارهای فرد از خانواده یا محیطی که در آن رشد کرده است، تأثیر می‌ گیرد. به‌ طور کنایی می‌ گوید که ویژگی‌ های فردی به‌ طور طبیعی از والدین یا محیط خود به ارث می‌ رسد.

 

  • دست بالای دست بسیار است
    معنی: این ضرب‌ المثل اشاره به این دارد که همیشه فردی بالاتر از تو وجود دارد. به‌ طور کنایی می‌ گوید که هیچگاه نباید خود را بی‌ رقیب یا بی‌ نیاز از دیگران بدانیم.

 

  • هر که بامش بیش، برفش بیشتر
    معنی: این ضرب‌ المثل به‌ طور کنایی به کسانی که مسئولیت یا دارایی بیشتری دارند اشاره دارد و می‌ گوید که مشکلات و فشار هایی که با مسئولیت یا دارایی بیشتر می‌ آید، نیز بیشتر است.

 

  • کوه به کوه نمی‌ رسد، اما آدم به آدم می‌ رسد
    معنی: این ضرب‌ المثل کنایه به این دارد که اگرچه ظاهراً افراد از هم دور هستند، ولی در نهایت انسان‌ ها به هم می‌ رسند و ارتباط برقرار می‌ کنند. این ضرب‌ المثل معمولاً به روابط انسانی اشاره

کنایه

در پایان، کنایه به عنوان یکی از پیچیده‌ ترین و تاثیر گذار ترین ابزارهای ادبی، در بافت‌ های مختلف اجتماعی و فرهنگی به کار می‌ رود. این آرایه با استفاده از ظرافت و پیچیدگی‌ های معنایی، پیامی غیرمستقیم و عمیق را منتقل می‌ کند که ذهن مخاطب را به تفکر و تحلیل وا می‌ دارد.

از این رو، کنایه نه تنها ابزاری برای بیان حقیقت‌ های پنهان است بلکه فرصتی برای نوآوری در زبان و ارتقاء توانایی‌ های ارتباطی به شمار می‌ آید. استفاده هنرمندانه از این ابزار می‌ تواند به اثرات ماندگاری در دل مخاطب منجر شود و باعث شود که هر کلمه و جمله با معنی و مفهوم ویژه‌ ای در ذهن باقی بماند.

⏬مقالات پیشنهادی برای شما عزیزان⏬

آرایه ادبی مجاز آرایه ادبی تضادآرایه ادبی تشخیص

مطالعه بیشتر